خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

آباد بر آن شب که شب وصلت از خاقانی شروانی غزل 177

غزل 177 ام از 1365 غزلیات

آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود

1 آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود زیرا که نه شب بود که تاریخ بقا بود

2 بودند بسی سوختگان گرد در او لیکن به سرا پردهٔ او بار مرا بود

3 من سایه شدم او ز پس چشم رقیبان بر صورت من راست چو خورشید سما بود

4 بر چشم من آن ماه جهان‌سوز رقم بود بر عشق وی این آه جهان‌سوز گوا بود

5 از وی طلب عهد و ز من لفظ بلی بود از من سخن عذر و ازو عین رضا بود

6 بیرون ز قضا و ز قدر بود وصالش چه جای قدر بود و چه پروای قضا بود

7 هر نعت که در وصف مثالش بشنودم با صورت وصلش همه آن وصف خطا بود

8 من شیفته از شادی و پرسان ز دل خویش کای دل به جهان اینکه مرا بود که را بود

9 من بودم و او و صفت حال من و او صاحب خبران صبح‌دم و باد صبا بود

10 تا لاجرم امروز سمر شد که شب دوش پروانه‌ای اندر حرم شمع صفا بود

11 آواز ز عشاق برآمد که فلان شب معراج دگر نوبت خاقانی ما بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود

شاعر شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود چه کسی است ؟

شاعر شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود خاقانی شروانی می باشد.

شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود چیست ؟

قالب شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود غزل است

مضمون اصلی شعر آباد بر آن شب که شب وصلت ما بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
ویدیویی