عالمی را سوختی از جلوه ای از قصاب کاشانی غزل 44

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس است

1 عالمی را سوختی از جلوه ای رعنا بس است بردی از حد ناز ای بی‌رحم استغنا بس است

2 ز انتظار ضربت تیغ تو مردن تا به کی چند ای قاتل کنی امروز را فردا بس است

3 دیگری را در میان زنّار ای بدخود مبند چون مرا کردی در این بتخانه پابرجا بس است

4 دیگری را در گرفتاری شریک ما مکن مدعا گر شهرت حسن است یک رسوا بس است

5 خنجر دیگر برای قتل من در کار نیست تیغ ابروی تو بر جان من شیدا بس است

6 چشم بر خُم‌خانه گردون ندارم در خمار بهر درد سر مرا دُرد تو در مینا بس است

7 بحر بی‌پایان ما را نیست امید کنار دست و پا تا چند ای قصاب در دریا بس است

عکس نوشته
کامنت
comment