- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک آه گرم صیقل زنگار عالمست موقوف لب گشادن ما کار عالمست
2 مشاطه فراق تو بر چهره ام نوشت خونابه ای که گونه رخسار عالمست
3 خودرایی خیال تو از دیده ام رماند آن معنیی که قبله گفتار عالمست
4 بر من شب فراق شد از جرم ناکسی صبحی که طالع از در و دیوار عالمست
5 صیاد، بی کرشمه تو دانه نفکند در دام هر نگه که به پرگار عالمست
6 این عیب و عار عشق و هنر را کجا برم کانم نمی خرد که خریدار عالمست
7 حور و کنار کوثر و رضوان و صحن خلد ما و جمال یار گلزار عالمست
8 تا یک دلت پسند کند قرب او مجوی سرمایه قبول در انکار عالمست
9 گر پیر سالکی خبر از طفل راه پرس شرم از طلب مدار که زنار عالمست
10 قانون شکوه چند «نظیری » نوا کنی؟ این نغمه تو باعث آزار عالمست