یک التفات ز فرماندهان نازم از وحشی بافقی غزل 86

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

یک التفات ز فرماندهان نازم نیست

1 یک التفات ز فرماندهان نازم نیست ز دور رخصت یک سجدهٔ نیازم نیست

2 منه به گوشهٔ طاق بلند استغنا کلید وصل ، که دستی چنان درازم نیست

3 خلاف عادت پروانه خواهد از من شمع و گرنه ز آتش سوزنده احترازم نیست

4 مرا به کنگرهٔ وصل او صلا مزنید که آن پری که شما دیده‌اید بازم نیست

5 حدیث ترک وفا گو زبان به صرفه بگو که اعتماد بر این صبر حیله سازم نیست

6 صلاح کار در انکار عشق بینم لیک تحملی که بود پرده پوش رازم نیست

عکس نوشته
کامنت
comment