- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کشتئی آورد در دریا شکست تختهٔ زان جمله بر بالا نشست
2 گربه و موشی بر آن تخته بماند کارشان با یکدگر پخته بماند
3 نه ز گربه بیم بود آن موش را نه بموش آهنگ آن مغشوش را
4 هر دو تن از هول دریا ای عجب در تحیر باز مانده خشک لب
5 زهرهٔ جنبش نه و یارای سیر هر دو بیخود گشته نه عین و نه غیر
6 در قیامت نیز این غوغا بود یعنی آنجا نه تو و نه ما بود
7 هیبت این راه کار مشکلست صد جهان زین سهم پرخون دلست
8 هرکه او نزدیک تر حیران ترست کار دوران پارهٔ آسان ترست