ای ساقی باده از جلال الدین محمد مولوی غزل 2732

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای ساقی باده معانی

1 ای ساقی باده معانی درده تو شراب ارغوانی

2 زان باده پیر تلخ پاسخ بفزای حلاوت جوانی

3 در بزم سرای شاه جانان نظاره شاهدان جانی

4 جان‌ها بینی چو روز روشن از لذت عشرت شبانی

5 بینی که جهان به حیرت آید در حلقه خلق آن جهانی

6 مه را ز فلک فروفرستد در مجلسشان به ارمغانی

7 و آن زهره نوای خوش برآورد کو مطرب کیست آسمانی

8 این‌ها به همند و ما به خلوت با دلبر خوب پرمعانی

9 رخ بر رخ ما نهاد آن شه و آن باقی را تو خود بدانی

10 آن شاه کیست شمس تبریز آن خسرو ملک بی‌نشانی

عکس نوشته
کامنت
comment