- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نقشی به بست دلبر من بر مثال خویش آراستش بزیور حسن و جمال خویش
2 آورد در وجود برای سجود خود آن نقش که داشت بتم در خیال خویش
3 آئینه بساخت ز مجموع کاینات در وی بدید حسن جمال و جلال خویش
4 یک دفتر از مکارم اخلاق جمع کرد مجموعه بساخت ز حسن خصال خویش
5 کس در جهان نداشت از احوال او خبر آگاه کرو جمله جهانرا ز حال خویش
6 طوطی مثال خویش چو بیند در آینه آید هر آینه بسخن با مثال خویش
7 پرسید یک سخن چو کسی غیر او نبود هم خویشتن بگفت جواب سوال خویش
8 با مغربی حکایت خود سربسر بگفت در مغربی چو دید مجال مقال خویش