-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای نای خوش نوای که دلدار و دلخوشی دم میدهی تو گرم و دم سرد میکشی
2 خالی است اندرون تو از بند لاجرم خالی کننده دل و جان مشوشی
3 نقشی کنی به صورت معشوق هر کسی هر چند امیی تو به معنی منقشی
4 ای صورت حقایق کل در چه پردهای سر برزن از میانه نی چون شکروشی
5 نه چشم گشتهای تو و ده گوش گشته جان دردم به شش جهت که تو دمساز هر ششی
6 ای نای سربریده بگو سر بیزبان خوش میچشان ز حلق از آن دم که میچشی
7 آتش فتاد در نی و عالم گرفت دود زیرا ندای عشق ز نی هست آتشی
8 بنواز سر لیلی و مجنون ز عشق خویش دل را چه لذتی تو و جان را چه مفرشی
9 بویی است در دم تو ز تبریز لاجرم بس دل که میربایی از حسن و از کشی