1 کسی را کو نسب پاکیزه باشد به فعل اندر نیاید زو درشتی
2 کسی را کو به اصل اندر خلل هست نیاید زو به جز کژی و زشتی
3 مراد از مردمی آزادمردیست چه مرد مسجدی و چه کنشتی
1 راه عشق از روی عقل از بهر آن بس مشکلست کان نه راه صورت و پایست کان راه دلست
2 بر بساط عاشقی از روی اخلاص و یقین چون ببازی جان و تن مقصود آنگه حاصلست
1 گر شبی عشق تو بر تخت دلم شاهی کند صدهزاران ماه آن شب خدمت ماهی کند
2 باد لطفت گر به دارالملک انسان بروزد هر یکی را بر مثال یوسف چاهی کند
1 ای از بنفشه ساخته بر گل مثالها در آفتاب کرده ز عنبر کلالها
2 هاروت تو ز معجزه دارد دلیلها ماروت تو ز شعبده دارد مثالها
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به