محفل دردی طلب، از سیر شهر از قدسی مشهدی غزل 182

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه سود

1 محفل دردی طلب، از سیر شهر و کو چه سود سر به پای شعله نه چون شمع، از زانو چه سود

2 وصل شیرین کی به زور آید به دست کوهکن قوت طالع بخواه از قوت بازو چه سود

3 زلف لیلی صید دلهای پریشان می‌کند این که مجنون می‌کند بر سر پریشان مو چه سود

4 اجتماع می‌کشان بی طره ساقی مباد حلقه مستان جدا زان حلقه گیسو چه سود

5 زخم قدسی کی فریب مرهم راحت خورد؟ عاشقان را درد مطلوب است از دارو چه سود

عکس نوشته
کامنت
comment