ای نگار روحانی‌، از ملک‌الشعرا بهار مسمطات 654

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

ای نگار روحانی‌، خیز و پرده بالا زن

1 ای نگار روحانی‌، خیز و پرده بالا زن در سوادق لاهوت کوس لا و الا زن

2 در ترانهٔ معنی دم ز سر مولا زن وانگه از غدیر خم بادهٔ تولا زن

3 کز صفای او روشن جان باده‌ نوش امد در خم‌ غدیر امروز باده‌ای به جوش آمد

4 کان صنم که از عشاق برده عقل‌ و هوش آمد وان مبشر رحمت باز در خروش آمد

5 آن حبیب و صد معراج‌،‌ آن کلیم و صد سینا حیدر احد منظر احمد علی سیما

6 بزم قرب را محرم‌، راز غیب را دانا در جمال او ظاهر سر علم‌الاسما

7 خاتم وفا را لعل‌، لعل راستی را کان قلزم صفا را فلک‌، فلک صدق را سکان

8 اوست قطبی از اقطاب‌، اوست رکنی از ارکان ممکنی است بی‌ایجاب‌، واجبی است بی‌امکان

9 در غدیر خم یزدان گفت مر پیمبر را کز پی کمال دین شو پذیره حیدر را

10 پس پیمبر اندر دشت بر نهاد منبر را برد بر سر منبر حیدر فلک فر را

11 گفت بشنوید ای قوم قول حق تعالی را هم به جان بیاویزید گوهر تولا را

12 پوزش آورید از جان این ستوده مولی را این وصی برحق را این ولی والا را

13 اوست کز خم لاهوت نشأهٔ صفا دارد در خریطهٔ تجرید گوهر وفا دارد

14 در جبین و جان پاک نور کبریا دارد در تجلی ادراک جلوهٔ خدا دارد

15 کی رسد به مدح او وهم مرد دانشمند کی‌ توان به‌ وصف او دم‌زدن ز چون و چند

16 به که عجز مدح آرم از پدر سوی فرزند حجت صمد مظهر آیت احد پیوند

17 پور موسی جعفر آیت‌اله اعظم آنکه هست از انفاسش زنده عیسی مریم

18 در تحقق ذاتش گشته خلقت عالم آفتاب کز رفعت بر فلک زند پرچم

19 عقل و وهم کی سنجند اوج کبریایش را جان و دل چسان گویند مدحت و ثنایش را

20 گر رضای حق جویی رو بجو رضایش را هرکه در دل افرازد رایت ولایش را

عکس نوشته
کامنت
comment