یک کلیچه یافت از عطار نیشابوری الهی نامه 3202

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

یک کلیچه یافت آن سگ در رهی

1 یک کلیچه یافت آن سگ در رهی ماه دید از سوی دیگر ناگهی

2 آن کلیچه بر زمین افکند سگ تا بگیرد ماه بر گردون بتک

3 چون بسی تک زد ندادش دست ماه باز پس گردید و با زآمد براه

4 آن کلیچه جست بسیاری نیافت بار دیگر رفت و سوی مه شتافت

5 نه کلیچه دست میدادش نه ماه از سر ره میشد او تا پای راه

6 در میان راه حیران مانده گم شده نه این ونه آن مانده

7 تا چنین دردی نیاید در دلت زندگی هرگز نگردد حاصلت

8 درد میباید ترادر هر دمی اندکی نه عالمی در عالمی

9 تا مگر این درد ره پیشت برد از وجود خویش بی خویشتن برد

عکس نوشته
کامنت
comment