ای زبدهٔ راز آسمانی از سنایی غزنوی غزل 425

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

ای زبدهٔ راز آسمانی

1 ای زبدهٔ راز آسمانی وی حلهٔ عقل پر معانی

2 ای در دو جهان ز تو رسیده آوازهٔ کوس «لن ترانی»

3 ای یوسف عصر همچو یوسف افتاده به دست کاروانی

4 لعل تو به غمزه کفر و دین را پرداخته مخزن امانی

5 لعل تو به بوسه عقل و جان را برساخته عقل جاودانی

6 با آفت زلف تو که بیند یک لحظه زعمر شادمانی

7 با آتش عشق تو که یابد یک قطره ز آب زندگانی

8 موسی چکند که بی‌جمالت نکشد غم غربت شبانی

9 فرعون که بود که با کمالت کوبد در ملک جاودانی

10 «آن» گویم «آن» چو صوفیانت نی نی که تو پادشاه آنی

11 جان خوانم جان چو عاشقانت نی نی که تو کدخدای جانی

12 از جملهٔ عاشقان تو نیست یکتن چو سنایی و تو دانی

13 زیبد که سبک نداری او را گر گه گهکی کند گرانی

عکس نوشته
کامنت
comment