- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی که عشق ندارد وجود اوست عبث چو پرتوی ندهد شمع دور اوست عبث
2 وجود خلق برای پرستش حقست کسی که حق نپرستد وجود اوست عبث
3 کسی که سود و زیانش نه در ره عشق است زیان اوست بسی سهل و سود اوست عبث
4 عبادتت نکند سود معرفت چون نیست چو جامه را نبود تار و پود اوست عبث
5 گمان مبر زسراب جهان شوی سیراب که هر چه بود ندارد نمود اوست عبث
6 بیا عبادت حق کن زباطلان بگریز که مهر باطل باطل درود اوست عبث
7 اگرنه فیض برای خدا سخن گوید سخن سرائی او چون وجود اوست عبث
8 خموش باش محیط جهان پر از سخن است ببحر هر که گهر ریخت جود اوست عبث