- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
گروهی حکما به حضرت کسری در به مصلحتی سخن همیگفتند و بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش. ,
گفتندش: چرا با ما در این بحث سخن نگویی. ,
گفت: وزیران بر مثال اطبااند و طبیب دارو ندهد جز سقیم را. پس چو بینم که رای شما بر صواب است مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد. ,
4 چو کاری بی فضول من بر آید مرا در وی سخن گفتن نشاید
5 و گر بینم که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینم گناه است