1 ای نسخهٔ اصل خوبی و یکتائی سرچشمه آبروی هر زیبائی
2 روشن بود از جمال تو هر دو جهان پنهانی تو ز غایت پیدائی
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 در وصل تو میزنند احباب تاب هجران نماندشان بشتاب
2 بی تو جان تا بکی تواند زیست دل بیچاره چند آرد تاب
1 یک نظر مستانه کردی عاقبت عقل را دیوانه کردی عاقبت
2 با غم خود آشنای کردی مرا از خودم بیگانه کردی عاقبت
1 چراغ کلبه عاشق خیال دلدار است سری که عشق درونیست خانه تار است
2 هزار خرمن شادی به نیم جو نخرد بجان دلی که غم عشق را خریدار است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به