بر نیامد یک نوای غم‌فزا از قدسی مشهدی غزل 330

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

بر نیامد یک نوای غم‌فزا از خانه‌ام

1 بر نیامد یک نوای غم‌فزا از خانه‌ام دوش خالی بود جای جغد در ویرانه‌ام

2 گو مکش دست نوازش بر سر من آسمان من که یک مویم چه آرایش فزاید شانه‌ام

3 گر نمی‌بارد ز گردون تیره‌بختی بر سرم گردد از روزن چرا تاریکتر، کاشانه‌ام؟

4 الفت آتش‌پرستان جذبه‌ای دارد، که عشق ریزد از خاکستر پروانه طرح خانه‌ام

5 تاب هجران شرابم نیست تا وقت صبوح پیشتر از صبح می‌خندد، چو گل، پیمانه‌ام

6 کار من پیچیده و افتاده بر وی عقده‌ها گو مکش صیاد زحمت بهر آب و دانه‌ام

7 کس نبندد آشیان بر شاخ بی‌برگی چو من کز فریب جلوه گل، از قفس بیگانه‌ام

8 از دورنگی‌های اهل بزم، ترسم لاله‌وار با حریفان لاف یکرنگی زند پیمانه‌ام

9 چون نمی‌سوزد درین محفل بجز من دیگری می‌رسد قدسی که گویم قبله پروانه‌ام

عکس نوشته
کامنت
comment