مخواه از دوستان ای از ابوالحسن فراهانی غزل 3

ابوالحسن فراهانی

آثار ابوالحسن فراهانی

ابوالحسن فراهانی

مخواه از دوستان ای دوست عذر کم‌نگاهی را

1 مخواه از دوستان ای دوست عذر کم‌نگاهی را که هم چشم تو خواهد کرد آخر عذرخواهی را

2 نه خورشید است دارد داغ های او فلک بر دل ز شب هر صبحدم می‌افکند داغ سیاهی را

3 شهادت بر جراحت‌های دل داد اشک و نشنیدی بلی چرخ ست ناپرسیده می‌داد این گواهی را

4 ز اشک و چهره بردم سیم و زر وصلش نشد ممکن به سیم و زر خریدن نیست ممکن پادشاهی را

5 ندانی حال دل تا ساعتی بر دیده بنشینی نه طوفان دیده نه دریا چه می‌دانی تباهی را

عکس نوشته
کامنت
comment