بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

پیش چشمی‌که نورعرفان نیست از بیدل دهلوی غزل 774

غزل 774 ام از 2828 غزلیات

پیش چشمی‌که نورعرفان نیست

1 پیش چشمی‌که نورعرفان نیست گر بود آسمان نمایان نیست

2 عمرها شد، دمیده است آفاق بی‌لباسی هنوز عریان نیست

3 شمع راگر به فکرخویش سری‌ست تاکف پاش جزگریبان نیست

4 نقشبند خیال دور مباش گل چه داردکزین‌گلستان نیست

5 باید از نقد اعتبارگذشت جنس بازار عبرت ارزان نیست

6 برفلک هم خم است دوش هلال ناتوانی کشیدن آسان نیست

7 نرگستان عبرتیم همه چشم ا‌زخود بپوش مژگان نیست

8 عاجزی خضر وادی ادب است پای خوابیده جز به دامان نیست

9 تا نفس از تپش نیاساید جمع‌گردیدن دل امکان نیست

10 خجلتی چیده‌اید برچینید خودفروشان‌! زمانه دکان نیست

11 سجده را مفت عافیت شمرید جبهه‌سایی کف پشیمان نیست

12 کام عیش از صفای دل طلبید خانه آتش زدن چراغان نیست

13 شرم‌دار از طلب‌که بر در خلق سیلیی هست اگر خوری نان نیست

14 گه بخور ای طمع‌که نان خسان هضم ناگشته باب دندان نیست

15 بیدل امروز در مسلمانان همه‌چیز است لیک ایمان نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست

شاعر شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست بیدل دهلوی می باشد.

شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست چیست ؟

قالب شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست غزل است

مضمون اصلی شعر پیش چشمی‌که نورعرفان نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر