ای سراسیمه قهر تو سپهر از خالد نقشبندی قطعه 13

1 ای سراسیمه قهر تو سپهر دوار گرنه طاقی، ز چه نه طاق فلک رای مدار؟

2 توامان وار کنی جمع به هم آتش و آب شاهد حال بود فی الشجر الاخضر نار

3 هست با حکم تو آسان تر هر کار که هست حل هر عقده که باشد بر عالم دشوار

4 پرتو مهرت اگر شعله به گلشن نزدی مرغ کی از پی گل زار شدی در گلزار

5 عرش عکسی بود از عشر بحار کرمت یا حباب است از آن قلزم نایاب کنار

6 فهم در کنه تو دخلی نکند گر به مثل مور مساحی افلاک کند در چه تار

7 نیست محرم به شبستان جلالت اذهان نبرد ره به دبستان کمالت افکار

8 طایر فکر ابد در طلب معرفتت گر سوی عالم بالا بپرد آخر کار

9 نشود نیم جو از ساحت قدست آگاه گر دو صد جای کند بند ز چیستی منقار

10 طرفه تر اینکه چو جانی به بدنها نزدیک بلکه نزدیک تر از بینش چشم از ابصار

11 لیک اگر بوم ز خورشید نداری بهری نیست چیزی بجز از ضعف خودش مانع بار

12 خالد ای غرقه گرداب هوس زار بنال پیش ارباب کرم سود دهد ناله زار