- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل صاف می کند ز کدورت ایاغ صبح تا افکند سیاهی شب را ز داغ صبح
2 تا آسمان ز عکس قدح گل شکفته است رنگین تر است مجلس مستان ز باغ صبح
3 وا شد دلم ز فیض صبوحی در این بهار آشفتگی به خواب نبیند دماغ صبح
4 خواهم شبی که مست شراب جنون شدم خندم به روی ساغر و گیرم سراغ صبح
5 مستی خواب بیشتر از نشئه فناست شب تیره روز گشته ز دود چراغ صبح
6 سوزد ز رشک مجلسم امشب دل اسیر مینا فتیله ساخته از بهر داغ صبح