آتشی در جان ما افروختی از وحشی بافقی غزل 386

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

آتشی در جان ما افروختی

1 آتشی در جان ما افروختی رفتی و ما را ز حسرت سوختی

2 بی‌وداع دوستان کردی سفر از که این راه و روش آموختی

3 گرنه از یاران بدی دیدی چرا دیده از دیدار یاران دوختی

4 بی‌رخ او طرح صبر انداختی ای دل این صبر از کجا آموختی

5 وحشی از جانت علم زد آتشی خانمان عالمی را سوختی

عکس نوشته
کامنت
comment