- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چند پیچد بر من بیدست وپا افتادگی از رهم بردار تا گیرد عصا افتادگی
2 شیوهٔ عشاق چون اشک است در راه نیاز ابتدا سرگشتگیها، انتها افتادگی
3 نیست سعی ما بیابان مرگ منتهای خضر لغزش پاییست خواهد برد تا افتادگی
4 عالمی از عجز ما چیدهست سامان غرور کرد ما را سایهٔ بال هما افتادگی
5 بگذار ازکوشش که دارد وادی تسلیم عشق جاده از خود رفتن و منزل ز پا افتادگی
6 دامن تسلیم هم آسان نمیآید به دست خاک گردیدیم تا شد آشنا افتادگی
7 هر چه از ما گل کند تمهید تسلیم است و بس سرکشی هم دارد از دست دعا افتادگی
8 کرکسی از پا درافتد ما ز سر افتادهایم یک زمین و آسمان از ماست تا فتادگی
9 ما به تعظیم از سر بنیاد خود برخاستیم شعله همگرکرد با خاشاک ما افتادگی
10 همچو آتش سر مکش بیدلکه در تدبیر امن خاک بنیاد ترا دارد به پا افتادگی