جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چند از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 406

غزل 406 ام از 6329 غزلیات

چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست

1 چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست چاره جوینده که کرده‌ست تو را خود آن چیست

2 چند باشد غم آنت که ز غم جان ببرم خود نباشد هوس آنک بدانی جان چیست

3 بوی نانی که رسیده‌ست بر آن بوی برو تا همان بوی دهد شرح تو را کاین نان چیست

4 گر تو عاشق شده‌ای عشق تو برهان تو بس ور تو عاشق نشدی پس طلب برهان چیست

5 این قدر عقل نداری که ببینی آخر گر نه شاهیست پس این بارگه سلطان چیست

6 گر نه اندر تتق ازرق زیباروییست در کف روح چنین مشعله تابان چیست

7 چونک از دور دلت همچو زنان می‌لرزد تو چه دانی که در آن جنگ دل مردان چیست

8 آتش دیده مردان حجب غیب بسوخت تو پس پرده نشسته که به غیب ایمان چیست

9 شمس تبریز اگر نیست مقیم اندر چشم چشمه شهد از او در بن هر دندان چیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست

شاعر شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست چه کسی است ؟

شاعر شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست چیست ؟

قالب شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست غزل است

مضمون اصلی شعر چند گویی که چه چاره‌ست و مرا درمان چیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر