جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

چند از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1166

غزل 1166 ام از 6329 غزلیات

چند از این راه نو روزگار

1 چند از این راه نو روزگار پرده آن یار قدیمی بیار

2 آتش فرعون بکش ز آب بحر مفرش نمرود به آتش سپار

3 چرخ فلک را به خدایی مگیر انجم و مه را مشناس اختیار

4 شمس و شموسی که سرآخر شدست چون خر لنگست در آن مستدار

5 باد چو راکع شد و خود را شناخت نیست در آخر چو خسان بی‌مدار

6 چشم در آن باد نهادست خس کو کشدش جانب هر دشت و غار

7 خیره در آن آب بماندست سنگ کوش بغلطاند در سیل بار

8 گر بد و نیکیم تو از ما مگیر ما همه چنگیم و دل ما چو تار

9 گاه یکی نغمه تر می‌نواز گاه ز تر بگذر و رو خشک آر

10 گر ننوازی دل این چنگ را بس بود اینش که نهی برکنار

11 نور علی نور چو بنوازیش باده خوش و خاصه به فصل بهار

12 در کف عشقست مهار همه اشتر مستیم در این زیر بار

13 گاه چو شیری متمثل شود تا برمد خلق از او چون شکار

14 گاه چو آبی متشکل شود خلق رود تشنه بدو جان سپار

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چند از این راه نو روزگار

شاعر شعر چند از این راه نو روزگار چه کسی است ؟

شاعر شعر چند از این راه نو روزگار جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر چند از این راه نو روزگار در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چند از این راه نو روزگار چیست ؟

قالب شعر چند از این راه نو روزگار غزل است

مضمون اصلی شعر چند از این راه نو روزگار چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر