جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

چند جانم پس زانوی عنا بنشیند از جلال عضد غزل 115

غزل 115 ام از 401 غزلیّات

چند جانم پس زانوی عنا بنشیند

1 چند جانم پس زانوی عنا بنشیند همدم درد به امّید دوا بنشیند

2 چون دل و دیده ام از آتش و آب است خراب گر درآید ز درم دوست کجا بنشیند

3 یک دم اندر طلب دوست ز پا ننشینم عاشق دلشده بی دوست چرا بنشیند

4 ای بسا فتنه که از هر طرفی برخیزد بهر آن گوشه که آن فتنه ما بنشیند

5 کس چه داند که چه خیزد دل مشتاقان را دوست هر جای که برخیزد و یا بنشیند

6 ای که چون بنشستی سرو به خدمت برخاست باز اگر برخیزی سرو ز پا بنشیند

7 آتشی در دلم از هجر تو افروخته است یک نفس پیش دلم بنشین تا بنشیند

8 روی تو قبله دلهاست مپوشان زین بیش تا هر آن کس که ببیند به دعا بنشیند

9 چون جلال از پی وصلت ز سر جان برخاست تا به کف نآرد وصل تو، کجا بنشیند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند

شاعر شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند چه کسی است ؟

شاعر شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند جلال عضد می باشد.

شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند چیست ؟

قالب شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند غزل است

مضمون اصلی شعر چند جانم پس زانوی عنا بنشیند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر