چند منعم کنی از عشق جوانان از فضولی بغدادی غزل 125

1 چند منعم کنی از عشق جوانان ای شیخ نیستم طفل فریبم بود آسان ای شیخ

2 حکم منع از مه رخسار جوانان نشدست مگر آگه نه ای از معنی قرآن ای شیخ

3 بر دل زار من آزار جوانان کم نیست تو هم از طعنه بسیار مرنجان ای شیخ

4 نه بخود می کشم ایام جوانی می ناب می دهد پند مرا گردش دوران ای شیخ

5 رخ زیبا پسران قبله اهل نظر است هر که باور نکند نیست مسلمان ای شیخ

6 خیز تا کسب جوانی ز می ناب کنیم چند مانیم چنین پیر و پریشان ای شیخ

7 ای فضولی مطلب ترک هوای پسران نیست آسان که کسی بگذرد از جان ای شیخ