چند بسینه از هوس از بابافغانی شیرازی غزل 528

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی

1 چند بسینه از هوس داغ جنون نهد کسی سر بکسی نمی نهی دل بتو چون نهد کسی

2 عاقبت از برای تو همچو سپند سوختم چند بنای عشق بر سحر و فسون نهد کسی

3 شحنه ی مست نیمشب گر کشدم روا بود کز چه ز بزم این چنین پای برون نهد کسی

4 بهر مراد یکدمه این همه جور می کشم سر بهزار آفت از همت دون نهد کسی

5 فال زدم که از لبت کشته شوم به یک نفس هم ز لب تو این سخن به که شکون نهد کسی

6 رفت فغانی و همه سنگ رقیبش از پیست شاید اگر از این ستم سر بجنون نهد کسی

عکس نوشته
کامنت
comment