- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روزی از روزها به راهگذر خرکی بر دکان آهنگر
2 از قضا میگذشت با هیمه شرری جست از یکی نیمه
3 هیمه آتشگرفت یکسر سوخت آخرالامر در میان خر سوخت
4 چون تو با هیمه بر سقرگذری عجب اربگذری و جان ببری
5 نگذری زانکه بس گرانباری پر بارگران گرفتاری
6 خوردن و خفتن است عادت تو بهرهت این است از سعادت تو