1 یکدمک با خود آ، ببین چه کسی از که دوری و با که هم نفسی
2 جور کم، به ز لطف کم باشد که نمک بر جراحتم پاشد
3 جور کم، بوی لطف آید از او لطف کم، محض جور زاید از او
4 لطف دلدار اینقدر باید که رقیبی از او به رشک آید
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 اشف قلبی، ایها الساقی الرحیم بالتی یحیی بها العظم الرمیم
2 زوج الصهباء بالماء الزلال واجعلن عقلی لها مهرا حلال
1 رویت که ز باده لاله میروید از او وز تاب شراب، ژاله میروید از او
2 دستی که پیالهای ز دست تو گرفت گر خاک شود، پیاله میروید از او
1 ای کرده به علم مجازی خوی نشنیده ز علم حقیقی بوی
2 سرگرم به حکمت یونانی دلسرد ز حکمت ایمانی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به