- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سائلی جویندهٔ راه کمال کرد او از شیخ گرگانی سؤال
2 گفت چون نبود ترا میل سماع گفت ما را از سماع است انقطاع
3 زانکه هست اندر دلم یک نوحه گر کو زمانی گر ز دل آید بدر
4 جملهٔ ذرات عرش و فرش پاک نوحه گر گردند دایم یا هلاک
5 گر شود ظاهر چنین دردی که هست تا ابد باید در آن ماتم نشست
6 با چنین دردی که درجان منست کی سماع و رقص درمان منست
7 گر نیارم درد خویش امروز گفت قصهٔ این غصه و این سوز گفت
8 تن زنم تا بوکه مرگم در رسد ره بسوی روز برگم در رسد