-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همه جا می بينمت
2 به درخت و پرده و آیينه
3 نمی دانم اما تو مرا دنبال می کنی
4 یا من تو را ؟
5 ای چشم شیرین زیبا .
6 به گلها می بینیم و می بینمت
7 به گلها نشسته ای و می بینیم
8 بر آب می نگرم و می بينمت
9 در آب می لرزی و می بینیم
10 تو مرا جست و جو می کنی یا من تو را
11 ای چشم شیرین دلربا .
12 همه رویاهايم را نیلوفری کرده ای
13 و همه خیال هایم را به بوی شراب آغشته ای
14 همه جا
15 گرمای خانه و جان و جهان است حضورت
16 ولی چشم که باز می کنم نمی بینمت ديگر
17 با آن که می دانم تو می بینیم همه جا
18 من شیدای توام
19 یا تو مرا گرفته ای به بازوی سودا
20 ای چشم شیرین بی پروا !
21 آه که چه میگویم و چگونه بگویم
22 همیشه
23 همیشه بیتو گذشته است جهان
24 و میگذرد
25 همیشه
26 همیشه بیتو چرخیده است زمین
27 و میچرخد
28 چگونه بگویم آه
29 همیشه
30 هرچند اما
31 تو بیجهان نگذشتهای بر من
32 و بیزمین نچرخیدهای گردم
33 همیشه بودهای و نبودهای
34 همیشه ، هستی و نیستی
35 و دور که شدهام از پندارم
36 زمین چرخیده است
37 زمان گذشته است
38 و غزالان به درهها زاییدهاند
39 بیآنکه تبی فرا رسیده باشد اعصاب نباتیم را
40 چگونه بگویم آری
41 که بیتو نبودهام هرگز
42 که بیتو من هرگز
43 نچرخیدهام
44 به کردار سنگ یاوهای همراه زمین
45 گرد هیچ آفتابی
46 و نروییدهام
47 چنان گیاهی
48 کناره سنگی
49 تا نه انتظار نزول انگشتانت به چیدنم
50 تقدیری بوده باشد منتظر
51 در ریشه
52 چگونه بگویم آه
53 که معنی نمیدهم بیتو
54 چنان که معنی نمیدهد جهان
55 بیما
56 (اشعار منوچهر آتشی)
57 کجای جهان بگذارم ات
58 تا زیباتر شود آنجا ؟
59 ستاره به ستاره
60 به جادوی ذهن و بال شهاب
61 گرداندهام
62 کاکل گلبویت را
63 به هر ستاره
64 تاری دادهام
65 طرهای به هر منظومه
66 به هر کهکشان دستهای
67 به کیهان
68 عطری دادهام
69 که میگردد گیج
70 گرد خویش
71 کوچه به کوچه رفتهام
72 شهر به شهر
73 دیار به دیار
74 نامات را
75 به یاد هر پنجره آوردهام
76 به یاد هر چارراه
77 به یاد هر بندر
78 وفرودگاه
79 تا نظام یافته
80 آشناییها
81 نظام یافته
82 تپشها
83 و جهانی شده
84 زبان اندوه
85 برگ به برگ
86 بردهام طراوت رخسارت را
87 با بال پروانه و تار موی نسیم
88 درخت به درخت
89 و جنگل به جنگل
90 وسبزینهی جانات را
91 قسمت کردهام
92 میان خشکهای جهان
93 تا جان یافته باشد هر چیز
94 و ایستاده باشد هر چیز
95 کمربسته
96 برابر بلندای خرمات
97 کجای جهان بگذارمات
98 تا زیباتر شود آنجا ؟
99 برگ به برگ و ساقه به ساقه
100 به باغهای جهان دادهام
101 نامات را
102 و چشمانات را
103 به آسمان دادهام
104 تا ببینی مرا هم
105 که نمیبینم جز تو را
106 با هزار چشم و هزار ستارهی مساماتام
107 منوچهر آتشی
108 گفتم : سلام
109 آمدهام تا دوباره بنویسمت
110 و هیزم کلمه ریختم آنجا
111 گفتم : میخواهم بدانم نون نامت
112 چه گونه بر تنور حس امروزم میچسبد
113 وامروز نبضم
114 چه انفجاری خواهد داشت
115 وقتی بگویم دوستت دارم
116 میخواهم دوباره بچینمت
117 ای میوهی رسیدهی کامل
118 ای اتفاق هر نفس افتادنی
119 ای گوشت شیرین خالص تابستان
120 میخواهم دوباره بخوانمت
121 تا دوباره خواندنت را
122 پرندگان مهاجر ترانهی اشتیاق وطن کنند
123 و آسمان غروب پاییزی
124 یکسره کهکشانی از ترانه و پرواز شود
125 (اشعار منوچهر آتشی)
126 همه جا میبینمات
127 به درخت و پرده و آینه
128 نمیدانم اما
129 تو مرا دنبال میکنی
130 یا من تو را
131 ای چشم شیرین زیبا
132 به گلها میبینیم و میبینمات
133 به گلها نشستهای و میبینیم
134 بر آب مینگرم و میبینمات
135 در آب میلرزی و میبینیم
136 تو مرا جستوجو میکنی یا من تو را ای چشم شیرین دلربا
137 همه رویاهایم را نیلوفری کردهای
138 و همه خیالهایم را به بوی شراب آغشتهای
139 همهجا
140 گرمای خانه و جان و جهان است حضورت
141 ولی چشم که باز میکنم
142 نمیبینمات دیگر
143 با آنکه میدانم
144 تو میبینیام همه جا
145 من شیدای توام
146 یا تو مرا گرفتهای به بازوی سودا
147 ای چشم شیرین بیپروا
148 منوچهر آتشی
149 بنشین تا بنویسمت
150 برخیز تا ببینمت
151 بخرام تا بخوانمت به آواز چکاو و قناری
152 واژه هایم
153 بر تابستان پیکرت عریانی
154 بر زمستان اندامت
155 کرک و مخمل و بارانی است
156 واژه هایم
157 زلف و گریبانت را
158 عطر و ستاره
159 وحجاب و وسوسه اند
160 ترانه هایم
161 به هیئت اندامت
162 در ایوان و اتاق
163 در آشپزخانه و حیاط
164 می چرخند
165 می خندند
166 می لندند و می خوانند
167 واژه هایم
168 به زلالی دستت
169 و به ظرافت انگشتانت
170 بر کاکل لادنی می بارند
171 ساقه یاسی می کشنند
172 و شهوت کاکتوسی را بر می انگیزند
173 چه روز بود
174 از چه سال
175 پگاه یا پسینگاه ؟
176 که از بیشه زار خیالم بیرون خرامیدی
177 گیسو حجاب عریانی
178 و شرم را
179 شیطان شکیباییم کردی ؟
180 چه شب بود
181 به چه ماه
182 که به تالار شعرم درآمدی
183 پیدا و پنهان از پس ستونها
184 و یورش بردی به خلوت پرهیزم
185 به شور و کرشمه و آواز ؟
186 برخیز تا بسرایمت
187 بخرام تا بخرانمت
188 پیش آی تا ببوسمت
189 (اشعار منوچهر آتشی)
190 یا انگشتی بر لبان
191 نمی توان با یک دل دو عشق را از گردنه ها گذراند
192 هرزگان می توانند
193 یکی از دل ها عاشق ترین باید بمیرد
194 هرزگان نمی دانند
195 شاید راه دیگری باشد
196 تو می گویی
197 می توان به غریزه ی سازش بازگشت
198 کبک سفید در زمستان قطبی
199 بوآ ی سبز بر درختان جنگلی
200 آهوبره ی خالدار میان بهار گرمسیری
201 شیادان می توانند
202 شاید راه دیگری هم باشد
203 من می گویم
204 نامی تازه برایت بر می گزینم
205 که من بدانم و تو فقط
206 نامی که از میان برگ های شعر من پر بکشد
207 چهچهی بزند یا سوتی بلند
208 عشوه ای بگشاید به شکفتن غنچه وار
209 اشکی از عذار فروچکاند
210 و هرکس گمان کند که مخاطب اوست
211 اما فقط من و تو یقین کنیم
212 عاشقان می توانند
213 نمی توان با یک دل دو عشق را از گردنه ها گذراند
214 اگر می خواهی بمیرم
215 خنجر و فنجان زهر را دور انداز
216 لبخندی بخلان در جانم
217 یا انگشتی بگذار بر لبانم
218 همین
219 عاشقان می توانند
220 (اشعار منوچهر آتشی)