و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 12
1. و هر مرید که اندر دل او چیزی را از دنیا قدر بود و خطر، اسم ارادت برو مجاز بود و اگر اختیاری ماند بازو، در آنچه از آن بیرون آمده بود، از معلوم، که خواهد که یکی را بدان مخصوص کند یا نوعی را از انواع بِرّ در آن اندیشه کند یا شخصی را دون شخصی اختیار کند، او متکلّف بود در حال خویش و بر خطر بود که زود باز سر عادت خویش گردد زیرا که قصد مرید باید که در آن بود تا از علاقتها بیرون آید نه بدان اعمال بِرّ کند و زشت بود مرید را که از معلوم، جمله، بیرون آید پس اسیر خرقه بود، باید که بودن و نابودن آن چیز نزدیک وی، هر دو یکی بود تا با درویشی بدان سبب نقار نکند و با کسی مضایقه نکند بدان، اگر همه گبری باشد.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 13
1. و قبول دل پیران، مرید را، راست ترین گواهی باشد، سعادت او را و هر که دل پیری از پیران او را، ردّ کرد، آن شومی فرا وی رسد اگرچه دیر برآمده باشد و هرکه حرمت پیر فرو نهد نشان بدبختی برو پیدا شد و البتّه خطا نشود.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 14
1. و صعبترین آفتها دریت طریقت، صحبت کودکان است و هر که بچیزی ازین معنی مبتلا شد، اجماع پیرانست کی خدای عَزَّوَجَلَّ او را خوار و مخذول گردانید و از خود مشغول بکرد و اگر او را هزار هزار کرامت بود و انگار که بمرتبۀ شهدا رسید، زیرا که در خبرست بیان این، و نه آن دل مشغول است بمخلوقی و صعبت ترین آنست که این حدیث بر دل ایشان اندک نماید، و خوار فرا گیرند چنانک خدای تعالی میگوید وَتَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَهُوَ عِنْدَاللّهِ عَظیمٌ و ازین گوید واسطی رَحِمَهُ اللّهُ که چون خداوندتعالی خواهد که بندۀ را خوار کند او را بصحبت احداث مبتلا کند.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 15
1. و از آفات مرید آنست که بنفس او درآید از حسد خَفیّ بر برادران، و آن چنان بود که چون یکی را بیند از برادران که حق تعالی او را بکرامات و کارهای بزرگ مخصوص گردانیده باشد درین طریقت و خویشتن را از آن محروم بیند، حسد بدو درآید باید که بسنده کند بوجود حق تعالی و قِدَم او از مقتضی جود و نعم او و هر که را بینی از مریدان که حق تعالی رتبت او بزرگ گردانیده است باید که تو غاشیۀ او بر دوش گیری که سنّت بزرگان آن راه برین بوده است.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بدانک از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 16
1. بدانک از حقّ مریدان آن بود که چون در میان جمعی باشد ایثار اختیار کند بهمگی خود، گرسنگی خود کند و بسیران دهد و شاگردی کند هرکه را بیند که اثر پیری برو ظاهر بوده و اگرچه او ازو داناتر بود و بدین نرسد مگر که بیزاری ستاند از حول و قوّت خویش و بدین فضل و منّت حق تعالی تواند رسید.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
امّا از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 17
1. امّا آداب مرید اندر سماع، باختیار خویش، البتّه، اگر واردی برو درآید که او را بحرکت آرد و در وقت، آن نبود که خویشتن را نگاه دارد بمقدار غلبۀ وارد، او را در حرکت معذور دارد چون آن غلبه زائل شد واجب بود برو، نشستن و آرام گرفتن زیرا که حرکت کردن بخوش آمدنِ وجد، بی غلبه و ضرورتی درست نبود اگر چنانست که آنرا عادت کند بدان خوش آمدنِ وجد، حرکت میکند او را از حقائق هیچ چیز کشف نیفتد، غایت احوال او آن بود که دل او خوش گردد. و در جمله حرکت، نقصان حال بود مرید را و پیر را، الّا باشارتی بود از مقتضی وقت یا غلبۀ که تمیز از وی برخیزد یا مریدی بود که شیخ او را اشارت کند بحرکت آن هنگام حرکت کند باشارت پیر باکی نبود چون پیر از آن جمله بود که او را حاکم بود بر امثال او امّا چون درویشان او را اشارت کنند بمساعدت در حرکت، باید که مساعدت کند ایشانرا، بدان نگاه داشته بود پس اگر این مرید را در حالت، صدقی بود آن صدقِ حالت او، درویشانرا باز دارد از آنکه درو مساعدت خواهند.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 18
1. و اگر مریدی مبتلا گردد، بجاهی یا معلومی یا صحبت کودکی یا میل بزنی و آنجا شیخی نبود که او را دلالت کند بر حیلتی که از آن خلاص یابد، اینجا گه، مرید را روا بود که بسفر بیرون شود و از آن موضع تحویل کند تا آن جاه بر خویشتن بزیان آرد که هیچ چیز دل مرید را زیان گارتر از حصول جاه نبود پیش از فرو مردن بشریّت.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 19
1. و از آداب مرید آن بود که صدر نجوید و خویشتن را شاگرد و مرید نطلبد که مرید چون مراد گردد پیش از فرو مردن بشریّت او و زایل شدن آفت ازو، او محجوب بود از حقیقت، و از اشارت و تعلیم او هیچکس را فایده نباشد.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 20
1. و چون مرید خدمت درویشان کند خاطر درویشان، رسول ایشان بود بدو، باید کی مرید مخالفت آنچه بر باطن او درآید از حکم خلوص در خدمت نکند و بذل وسع و طاقت بجای آرد.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 21
1. و از حکم مرید آن بود که چون خدمت درویشان کند صبر کند بر جفای ایشان که با او کنند، و اعتقاد کند که روح خویش را بذل کند در خدمت ایشان و ایشان او را بر آن شکر نکنند و او باز آن همه از تقصیر خویش عذر خواهد، و بر خویشتن از جنایت اقرار کند تا دل ایشان خوش باشد و اگرچه داند که او بریْ السّاحه است.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
و از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 22
1. و واجب بود مرید را نگاه داشتن عهدی که با خدای تعالی کرده باشد که شکستن عهد در راه ارادت همچون رِدّه بود از دین، اهل ظاهر را.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از از ابوعلی حسن بن احمد عثمانی برگردان رسالهٔ قشیریه 23
1. از کار مرید آنست که کوتاه امل باشد که درویش در بند وقت بودن چون او را در مستقبل تدبیر بود یا بغیر از آن وقت که دروست، او را، اَمَلی بود ازو هیچ چیز نیاید.
برای مشاهده کامل کلیک کنید