1 تجلت من سمات الامانی تباشیر المسرة والامان
2 و صبح النحج لاح وهب سحرا نسیم الانس موصوب الجنان
3 واضحی الروض مخضرا فبادر الی الاقداح من کف القیان
4 نهان چون زاهدان تا کی خوری می چو رندان فاش کن راز نهانی
1 در این مقام فرحبخش و جای روحفزای بخواه باده و بر دل در طرب بگشای
2 به عیش کوش و حیات دو روزه فرصت دان چو برق میگذرد عمر، کاهلی منمای
3 به دستگیری ساغر خلاص شاید یافت ز جور وهم زمین گرد آسمان پیمای
4 به پایمردی گلگونه میتوان رستن ز دست حادثهٔ روزگار محنت زای