2 اثر از قصاید در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار نشاط اصفهانی

1 ای گدایی درت مایه صاحب جاهی فخرها کرده بدوران تو شاهنشاهی

2 مانده سر گشته بره چرخ هم از گام نخست خواست با پایه ی قدر تو کند همراهی

3 خاک پای تو بود چشمه ی حیوان و رسید سد سکندر بدرت بی خطر گمراهی

4 تا نبیند بمراد تو بجز عکس مراد عمر بد خواه تو ایمن بود از کوتاهی

1 طلع الصبح و فاضت الانوار یکی از خفتگان نشد بیدار

2 پند گیرید چند ازین غفلت شرم دارید تا کی این پندار

3 ای بس آزادگان سرو خرام پای خجلت بگل درین گلزار

4 ای بسا زیرکان پرمایه دست حسرت بسر درین بازار

1 هوا باد و هوس باران طمع خاک و خطر خضرا در این گلشن زهی نادان که بندد دل گشاید پا

2 مرا از طرف این هامون نشد حاصل جز این کاکنون بپا دارم بسی منت ز خار و بر سر از خارا

3 در این سودا اگر سودی بود در نیستی باشد چه حاصلها که رند از سبحه دارد زاهد از مینا

4 بشاخ گل بجام مل گشایی دست و بندی دل یکی پیوسته با حارو یکی بشکسته از خارا

1 آسمانی دیگر است این بر فراز آسمان یا بهشت جاودان است آشکارا در جهان

2 خاک او جنت نشان است آب او کوثر صفت باد او چون طره ی حورا و شان عنبر فشان

3 ساکنان عرش با سکان فرشش همنشین طایران قدس با مرغان بامش همزبان

4 لامکان است و در آن تابان صفات ذوالجلال یا مکان سایه ی یزدان شد این خرم مکان

1 چیست آن روشندلی کز تیره سنگش گوهر است عاشقی روشن ضمیر و دلبری سیمین بر است

2 گه دلش از سنگ و گه ز آهن ولی سنگین دلش از دل عشاق و طبع دلبران نازکتر است

3 ساده لوح و پاکدل چون عاشقان آمد ولی هر زمانش چون هوسناکان نگاری در بر است

4 عارض خوبان فروزان است ز آه عاشقان روی این ز آهی زروز عاشقان تیره تر است

1 زیباترین اشیا فرخ‌ترین اعیان از هرچه هست پیدا وز هرچه هست پنهان

2 از مرغ‌ها هزار است از وقت‌ها سحرگه از فصل‌ها بهار است از نوع‌هاست انسان

3 از عهدها شباب است از آب‌ها شراب است از انجم آفتاب است از ماه‌هاست نیسان

4 از سنگ‌ها دل دوست از عیش‌ها غم اوست از تیغ‌هاست ابرو از دشنه‌هاست مژگان

1 باد نوروزی مگر از کوی جانان می‌رسد کز شمیمش بر تن افسردگان جان می‌رسد

2 باز فراش صبا در مقدم سلطان گل از پی آرایش بستان شتابان می‌رسد

3 سبزه تا آرد خبر از گل به بلبل در چمن چون شتابان پیکی از شبنم خَوی‌افشان می‌رسد

4 رشک گردون شد چمن از گل کنون بر چرخ پیر سدهزاران طعنه از اطفال بستان می‌رسد

1 عید است و دارد هر کسی فکر نثار مجلسی گیرم تو از زر مفلسی گوهر فشان جای زرش

2 قانون مدحت ساز کن مدح ملک آغاز کن درج معانی باز کن گوهر فشان شو بر درش

3 در شاد باش عید همایون و ستایش شاه آن آهوان نغز بین بر طرف گلبرگ ترش

4 آن آهوان نغز بین بر طرف گلبرگ ترش طرف گلستان سبز بین از نافه ی جان پرورش

1 ای مایه روح و راحت جان ای خاک تو به ز آب حیوان

2 ای ساحت دلگشای اشرف ای روضه ی جانفزای رضوان

3 ای غنچه گلبنت سخن سنج ای سوسن گلشنت زبان دان

4 بادت چه عجب اگر برد دل آبت چه عجب اگر دهد جان

1 سوی تهران خویش را از اصفهان آورده‌ام یا که از گلخن مکان در گلستان آورده‌ام

2 یا که از دارالحوادث بار رحلت بسته‌ام رخت هستی جانب دارالامان آورده‌ام

3 یا که گویی از بلای زاهدان جان برده‌ام نیم‌جانی بر در پیر مغان آورده‌ام

4 راست گویم داشتم یک چند در دوزخ مقام وین زمان جا در بهشت جاودان آورده‌ام

آثار نشاط اصفهانی

2 اثر از قصاید در دیوان اشعار نشاط اصفهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار نشاط اصفهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.