1 ای جهان عشق بی رویت حرام هردم از ما بر رخ و زلفت سلام
2 مصحف روی تو می خوانم تمام مژه و ابرو و زلفینت کلام
1 آفتاب مشرق از مغرب زمین شد پدید از فضل رب العالمین
2 روز دنیی رفت و آمد یوم دین چشم حق بین باز کن حق را ببین
1 ای نسیم سحری! غالیه بار آمده ای مگر از سلسله سنبل یار آمده ای
2 گر نداری هوس ریختن خون هزار چیست ای غنچه! که با خنجر خار آمده ای
3 ای گل! ار سرخ برآیی عجبی نیست که تو شرمسار رخ آن لاله عذار آمده ای
1 چه مرغ است آن که دارد بیست و یک حرف نه پر دارد نه پا دارد نه، خود، سر
2 همه عالم فرو بگرفت سرش تعالی شانه والله اکبر
1 من آن مردم که پیش از مرگ مردم تن خود را به گورستان سپردم
2 بیا تا دست از این دنیا بشوییم قلندروار تکبیری بگوییم
1 آن کتابی که پر ز اسرار است منطق الطیر شیخ عطار است