1 سیل غم حمله چنان کرد که آب از سر رفت نوجوان اکبر رفت
2 خشک لب با دل تفتیده و چشم تر رفت روح پیغمبر رفت
3 گلشن آل نبی ز آتش بیداد بسوخت سرو آزاد بسوخت
4 چمن فاستقم از باد فنا یکسر رفت نه که برگ و بر رفت
1 از شاهزاده اکبر ای باد نوبهاری گویا پیام داری
2 کز بوی مشک و عنبر هر خطه شد تتاری هر عرصه لاله زاری
3 زانطرۀ پر از خون تاری به همره تست آری به همره تست
4 لیلی ببین چو مجنون دارد فغان و زاری هر تار او هزاری