دل از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 1
1. دل شوریده نه از شور شراب آمده است
دین و دل ساقی شیرین سخنم برده ز دست
1. دل شوریده نه از شور شراب آمده است
دین و دل ساقی شیرین سخنم برده ز دست
1. برادر چه آخر ترا بر سر آمد
که سرو بلند تو از پا در آمد
1. تا که شد سرو سهی سای ابی الفضل قلم
کمر شه شده خم
1. چشمۀ خور در فلک چارمین
سوخت ز داغ دل ام البنین