ز از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 1
1. ز دلیلی حسن قدم در بزم حدوث قدم
یا سینۀ سینا زد از سر انا الله دم
1. ز دلیلی حسن قدم در بزم حدوث قدم
یا سینۀ سینا زد از سر انا الله دم
1. دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چه وا کند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
1. دل افسردهام از زندگی آمد بیزار
میرسد بس که به گوش دل من ناله زار
1. تا در بیت الحرام از آتش بیگانه سوخت
کعبه ویران شد حرم از سوز صاحبخانه سوخت