گوهری از محمدحسین غروی اصفهانی دیوان کمپانی 1
1. گوهری را از صدف آورده طبعم در کنار
یا که از خاک نجف تابنده دری آبدار
...
1. گوهری را از صدف آورده طبعم در کنار
یا که از خاک نجف تابنده دری آبدار
...
1. بوی گل و سنبل است یا که هوای بهار؟
زمزمۀ بلبل است یا که نوای هزار؟
...
1. شیر بیشۀ ابداع سر ز بیشه بیرون کرد
عقل ییررا از بیم دل دو نیم و مجنون کرد
...
1. باده بده ساقیا ولی ز خم غدیر
چنگ بزن مطربا ولی بیاد امیر
...
1. صبا اگر گذار تو فتد بکوی یار من
ز مرحمت بگو بآن نگار گلعذار من
...
1. خم گردون دون لبریز خونست
بکام باده نوشان واژگونست
...