قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. ,
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ برخوان نام خداوند خویش الَّذِی خَلَقَ (۱) آنکه آفریده آفریده. ,
3 خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ (۲) بیافرید مردم را از خون بسته. اقْرَأْ برخوان وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ (۳) و خداوند تو آن نیکوکار.
الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (۴) او که در آموخت بقلم. ,
قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اسم یدلّ علی جلال من لم یزل، اسم یخبر عن جمال من لم یزل، اسم ینبّه علی اقبال من لم یزل، اسم یشیر الی افضال من لم یزل. ,
فالعارف شهد جلاله فطاش، و الصّفیّ شهد جماله فعاش، و الولیّ شهد اقباله فارتاش، و المرید شهد افضاله فقام یطلب مع کفایة المعاش. ,
بنام او که نامش آرایش مجلس و مدحش سرمایه مفلس، بنام او که نامش دلافروز و مهرش عالم سوز، بنام او که نامش آئین زبان و خبرش راحت جان. بنام او که نامش نور دیده مؤمنان، یادش آئین منزل مشتاقان، یافتش فراغ دل مریدان، مهرش انس جان محبّان، حکمش توتیای دیده عارفان، ذکرش مرهم جان سوختگان. ,
پیر طریقت گفت: الهی از زبان محبّ خاموش است، حالش همه زبانست ور جان در سر دوستی کرد، شاید که دوست او را بجای جانست. غرق شده آب نبیند که گرفتار آنست، و بروز چراغ نیفروزند که روز خود چراغ جهانست! قوله تعالی: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ حقّ، جلّ جلاله و تقدّست اسماءه و تعالت صفاته، خبر میدهد از ابتداء وحی که آمد بآن مهتر عالم و سیّد ولد آدم (ص) آن ساعت که جبرئیل خود را بوی نمود در غار حرا و با وی آرام یافت. رسول (ص) گفت: «اوّل که جبرئیل بمن آمد، یک بار مرا در بر گرفت و تنگ بخود درکشید و نیک بمالید و بچسبانید و باز رها کرد آن گه دو بار دیگر هم چنان کرد». و حکمت درین آن بود که سه بار طبیعت بشریّت وی را بعنصر ملکی مزاج داد. آن گه گفت: یا محمد «اقْرَأْ» بر خوان. ,
این سوره دویست و هشتاد حرف است، نود و دو کلمه، نوزده آیت، جمله به مکه فرو آمد و در این سوره ناسخ و منسوخ نیست. و در خبر است از ابی کعب از رسول خدا (ص) که گفت: «هر که این سوره برخواند چنانست که مفصّل جمله خواند». ,
مفسّران گفتند: اوّل سوره که از آسمان فرو آمد اینست. و در خبر صحیح است از ,
عایشه صدّیقه قالت: انّ اوّل ما بدأ به رسول اللَّه (ص) من الوحی الرّؤیا الصّادقة فی النّوم فکان لا یری رؤیا الّا جاءت مثل فلق الصّبح، ثمّ حبّب الیه الخلاء و کان یأتی حراء فیتحنّث فیه و التّحنّث و التّعبد لیالی ذوات العدد و یتزوّد لذلک ثمّ یرجع الی خدیجة فتزوّده لمثلها حتّی فجئه الحقّ و هو فی غار حراء فجاءه الملک فقال: «اقْرَأْ»! قال رسول اللَّه (ص): «فقلت ما انا بقارئ»! قال: «فاخذنی فغطّنی حتّی بلغ منّی الجهد، ثمّ ارسلنی فقال: «اقْرَأْ»، فقلت: «ما انا بقارئ». فاخذنی فغطّنی الثّانیة حتّی بلغ منّی الجهد ثمّ ارسلنی فقال: «اقْرَأْ»، فقلت: «ما انا بقارئ». فاخذنی فغطّنی الثّالثة حتّی بلغ منّی الجهد، فقال: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ حتّی بلغ ما لَمْ یَعْلَمْ فرجع حتّی دخل علی خدیجة فقال: «زمّلونی» فزمّلوه حتّی ذهب عنه الرّوع. ,
و عن عائشة قالت: انّ اوّل ما نزل من القرآن، اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ. و روی انّ ورقة بن نوفل بن اسد بن عبد العزّی بن قصیّ و هو ابن عمّ خدیجة و کان امرءا تنصّر فی الجاهلیّة و کان یکتب الکتاب العبری و کان شیخا کبیرا قد عمی. ,