1 اثر از ۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رشیدالدین میبدی / کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی / ۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار

۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بسم اللَّه کلمة سلّابة غلّابة نهّابة وهّابة. ,

تسلب العقول، و تغلب الالباب و تنهب الارواح من الاحباب، و تهب الارتیاح لقوم مخصوصین من الطّلاب نام خداوندی که عالمان در وصف جلالش حیران، عارفان در شهود جمالش گدازان، واجدان در وجود افضالش نازان، دوستان در شوق وصالش سوزان، طالبان در بادیه نیازش خروشان محجوران در زاویه فراقش نالان. ,

هر عزیزی نام و نشانش را جویان، هر طالبی حمد و ثنایش را گویان، هر ذاکری نسیم وصلش را بویان، هر سائلی بر امید فضلش پویان: ,

4 پویان و دوانند و غریوان بجهان در در صومعه و کوهان، در غار و بیابان

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. ,

قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ بگو یا محمد آگاهی دادند مرا أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ که نیوشیدند گروهی از پریان. فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً (۱) گفتند که: ما قرآنی شنیدیم شگفت. ,

یَهْدِی إِلَی الرُّشْدِ که راه مینماید براستی. فَآمَنَّا بِهِ بگرویدیم بآن. وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَداً (۲) و انباز نگیریم با خداوند خویش هیچ کسی. ,

وَ أَنَّهُ تَعالی‌ جَدُّ رَبِّنا برتر است و پاک و بزرگوارتر خداوند ما مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً (۳) نه زن گرفت بزنی و نه فرزند. ,

این سورة الجنّ بیست و هشت آیت است، دویست و سی و پنج کلمت و هشتصد و هفتاد حرف. جمله به مکه فرود آمد باجماع مفسّران. و درین سوره از ناسخ و منسوخ چیزی نیست. و در فضیلت سوره ابی کعب روایت کند از مصطفی (ص)، گفتا: «هر که سورة الجنّ برخواند اللَّه تعالی او را ثواب آزاد کردن بردگان دهد، بعدد هر پریی که به محمد بگروید. و بعدد هر پری که بنگروید باو. ,

«قل» یا محمد، اخبر قومک ما لیس لهم به علم ثمّ بیّن. فقال: أُوحِیَ إِلَیَّ ای اخبرت بالوحی من اللَّه أَنَّهُ اسْتَمَعَ القرآن نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ «الجنّ» جیل رقاق الاجسام، خفیّة، خلق من النّار علی صورة تخالف صورة الملک و الانس، موصوف بالعقل کالانس و الملک. و لا یظهرون للانس، و لا یکلّمونهم الّا صاحب معجزة. بل یوسوسون سائر النّاس و هم اولاد ابلیس فی قول بعضهم، منهم مؤمن و منهم کافر. و الکافر منهم یسمّی شیطانا. و قال ابن عباس: الجنّ ولد الجانّ و لیسوا بشیاطین و الشّیاطین اولاد ابلیس. و قد سبق الکلام فیهم فی غیر موضع. قوله: نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ قال ابن عباس: کانوا سبعة، و قیل: کانوا تسعة من جنّ نصیبین من ارض الموصل من ملوکهم. و قیل: من جنّ الیمن. و قیل: کانوا هودا. و قیل: کانوا مشرکین. و قیل: سبب استماع هؤلاء فیما ذکر انّ الشّیاطین قبل مبعث النّبی (ص) اتّخذت من السّماء مقاعد للسّمع فاذا سمعوا کلمة زادوا فیها تسعا فکانوا یلقون الی اولیائهم من الانس فلمّا بعث النّبی (ص) منعوا مقاعدهم و رموا بالشّهب فمن استمع بعد مبعثه (ص) وجد له شهابا رصدا فاحرق فلمّا منعوا من ذلک و حیل بینهم و بین خبر السّماء بارسال الشّهب علیهم اجتمعوا و قالوا لابلیس ذلک و قالوا ما حال بیننا و بین خبر السّماء الّا شی‌ء حدث فاضربوا مشارق الارض و مغاربها فانطلقوا یطلبون ذلک حتّی توجّهوا نحو تهامة فوجدوا رسول اللَّه (ص) مع نفر من اصحابه ببطن النّخل و هو واد بین جبلین یقال له: سوق عکاظ فوجدوه یصلّی باصحابه صلاة الصّبح فاستمعوا لقراءته و قالوا: هذا الّذی حال بیننا و بین خبر السّماء. و قیل: لم یزالوا یدنون حتّی کادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَداً. ثمّ رجعوا الی قومهم و قالوا: إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً مباینا لکلام الخلق فی النّظم و المعنی لا یقدر احد علی الإتیان بمثله. و العجب حکایة عن غایة استنکارا او استحسانا. قال عیزار بن حریث: کنت عند عبد اللَّه بن مسعود فاتاه رجل فقال له: کنّا فی سفر فاذا نحن بحیّة جریحة تشحّط فی دمها فقطع رجل منّا قطعة من عمامته فلفّها فیها فدفنها. فلمّا امسینا و نزلنا اتانا امرأتان من احسن نساء الجنّ فقالتا: ایّکم صاحب عمرو؟ قلنا: ایّ عمرو؟ قالتا: الحیّة الّتی دفنتموها فاشرنا لهما الی صاحبها. قالتا: انّه کان آخر من بقی ممّن استمع القرآن من رسول اللَّه (ص). کان بین کافری الجنّ و مسلمیهم قتال فقتل فیهم. فان کنتم اردتم به الدّنیا ثوبناکم. فقلنا: لا انّما فعلنا ذلک للَّه. فقالتا: احسنتم و ذهبتا. یقال: اسم الّذی لفّ الحیّة صفوان بن معطل المرادی صاحب قصّة الافک و الجنّی عمرو بن جابر. ,

یَهْدِی إِلَی الرُّشْدِ ای الی الصّواب. و هو التّوحید للَّه و الایمان به و برسوله و خلع الانداد للَّه فَآمَنَّا بِهِ صدقنا به وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنا أَحَداً یعنی: ابلیس لانّهم لم یرجعوا الی ابلیس بعد الایمان و استماع القرآن. وَ أَنَّهُ تَعالی‌ جَدُّ رَبِّنا ای عظمة ربّنا، جلال ربّنا، غنی ربّنا عن الصّاحبة و الولد. امر ربّنا، ملک ربّنا، و سلطانه قدرة ربّنا، ذکر ربّنا هذا کلّه اقوال المفسّرین و الجدّ: العظمة و منه قول انس بن مالک: کان الرّجل اذا قرأ البقرة و آل عمران جدّ فی اعیننا، ای عظم، و الجدّ: الغنی. و فی الخبر: «لا ینفع ذا الجدّ منک الجدّ»، ای لا ینفع ذا الغنی منک غناه، انّما ینفعه طاعتک و العمل بما یرضیک و منه‌ ,

قوله صلّی اللَّه علیه و سلّم: «وقفت علی باب الجنّة فاذا اکثر من یدخلها الفقراء. و اذا اصحاب الجدّ محبوسون» ,

آثار رشیدالدین میبدی

1 اثر از ۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۷۲- سورة الجن- مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.