2 اثر از ۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رشیدالدین میبدی / کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی / ۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار

۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی

قوله تعالی: وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ‌ بعثه اللَّه الی اهل نینوی من الموصل و اسم ابیه متی و اسم امّه تنحیس و هو ذو النون و هو صاحب الحوت سمّی به لانّه التقمه «إِذْ أَبَقَ‌ » ای هرب و تباعد «إِلَی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ‌ » ای المثقّل المملوء، و کان یونس علیه السلام وعد قومه العذاب فلمّا تأخر العذاب عنهم خرج کالمتشوّر عنهم فقصد البحر و رکب السفینة. و قیل: لمّا وعدهم العذاب خرج من بین اظهرهم کعادة الانبیاء اذا نزل بقومهم العذاب. و قیل: وعدهم العذاب لثلاثة ایّام فاعلمهم و خرج منهم قبل ان یؤمر بالخروج فلمّا اتیهم العذاب بعد ثلث فزعوا الی یونس فلم یجدوه، ففزعوا الی اللَّه عز و جل و خرجوا الی الصحراء باهالیهم و اولادهم و دوابّهم و فرّقوا بین الامّهات و الاطفال بین الأتن و الجحوش و بین البقر و العجول و بین الإبل و الفصلان و بین الضّان و الحملان و بین الخیل و الافلاء فرتفع الضّجیح الی السماء فلمّا امسی یونس سأل محتبطا مرّ بقومه فقال: هم سالمون، فابق مغاضبا حتی اتی البحر و قال: انهم یکذّبوننی فما ذا اری یفعلون بی آلان و قد آمنوا فلمّا رکب السفینة احتبست السّفینة، و قیل: رست، فقال الملّاحون هاهنا عبد آبق من سیّده فاقترعوا فاصابه القرعة یونس، قیل: ثلث مرّات، فقام یونس و قال: انا الآبق، فالقی نفسه فی البحر فصادفه حوت جاء من قبل الیمن فابتلعه فسفل به الی قرار الارضین حتّی سمع تسبیح الحصا. و قیل للحوت: ما جعلناه لک رزقا انما جعلناک له مسجدا. و تمام القصّة مذکور فیما سبق. ,

«فساهم» المساهمة المقارعة، و ذلک القاء السّهام علی وجه القرعة، «فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ‌ » ای المقروعین المغلوبین بالحجّة. یقال: دحضت حجّته فهی داحضة و ادحضت زیدا اذا ادحضت حجّته و غلبته. و قیل: «المدحض» الملقی فی البحر، و الدحض الزّلق و منه قولهم: اللّهم ثبّت اقدامنا یوم دحض الاقدام، و «الملیم» هو الذی یأتی امرا یلام علیه و ان لم یلم و الملوم الّذی اخذته الالسنة باللائمة و ان لم یأت ذنبا. ,

«فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ» ای المصلّین العابدین الذّاکرین للَّه قبل ذلک و کان کثیر الذکر. قال الضحاک: شکر اللَّه له طاعته القدیمة. و قال سعید بن جبیر: «فلولا انه کان من المسبّحین» فی بطن الحوت، و ذلک قوله: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ. ,

«لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ» فیه ثلاثة اوجه: احدها بقی هو و الحوت الی یوم البعث، و الثانی یموت الحوت و یبقی هو فی بطنه، و الثالث یموتان ثمّ یحشر یونس من بطنه فیکون بطن الحوت له قبرا الی یوم القیمة، فلم یلبث لکونه من المسبّحین، و اختلفوا فی مکثه فی بطن الحوت، فقیل: لبث ستّة اشهر و قیل: اربعین یوما و علیه الاکثرون. و قیل: سبعة ایام. و قیل: التقمه صباحا و نبذه مساء و هو قول الحسن. ,

قوله تعالی: وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ.. خداوند کریم مهربان لطیف و رحیم ببندگان چون یونس را در شکم ماهی بزندان کرد مونس وی یاد و نام خود کرد تا همی گفت: «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ» نام اللَّه چراغ ظلمت او بود، یاد اللَّه انس زحمت او بود، مهر اللَّه سبب راحت او بود، هر کرا در دل مهر اللَّه نقش بود، ,

2 گرچه اندر آب و در آتش بود عیش او با مهر اللَّه خوش بود

3 نام تو چراغ ظلمت یونس گشت آرایش هر چه در جهان مجلس گشت‌

هر چند که از روی ظاهر شکم ماهی بلای یونس بود امّا از روی باطن خلوتگاه وی بود. میخواست تا بی‌زحمت اغیار با دوست رازی گوید چنانک یونس را شکم ماهی خلوتگاه ساختند خلیل را در میان آتش نمرود خلوتگاه ساختند، و صدیق اکبر را با مهتر عالم در آن گوشه غار خلوتگاه ساختند. همچنین هر کجا مؤمنی موحّدی است او را خلوتگاهی است و آن سینه عزیز وی است و غار سرّ وی نزول گاه لطف الهی و موضع نظر ربانی. ای مؤمن موحّد گر بنازی ترا زیبد، ور طرب کنی شاید که خود میگوید جلّ جلاله: غار سینه مؤمن تعبیه‌گاه اسرار الهیّت ماست، و بر درخت ایمان مؤمن آشیان مرغ اقبال ماست، و در مرغزار دل مؤمن چشمه فیض نظر جلال ماست، اینت خلوتگاه مبارک! اینت روضه با نزهت! اینت چشمه زلال بی هیچ آفت! غاری که ما در سینه تو سازیم مأوی گاه دیو نباشد، درختی که در باطن تو ما نشانیم که «أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ» بر آن درخت مرغ وسوسه شیطان آشیان‌گاه نسازد، چشمه‌ای که از ساحت سینه تو سازیم و بر جو شد از ان چشمه جز آب افضال نیاید، آن غار که در سینه تو ساختیم متعهد آن غار ما بودیم. درختی که در سینه تو نشاندیم مربی آن درخت ما بودیم، گوهر معرفت که در صدف دل تو نهادیم حارس آن گوهر ما بودیم. ,

آثار رشیدالدین میبدی

2 اثر از ۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۳۷- سورة الصافات - مکیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.