این سوره تنزیل السجده گویند و سورة المضاجع گویند. سی آیت است و سیصد و هشتاد کلمه و هزار و پانصد و هژده حرف. جمله بمکه فرو آمد مگر سه آیت که بمدینه فرو آمد در شأن علی بن ابی طالب (ع) و در شأن ولید بن عقبة بن ابی معیط، بعضی مفسّران گفتند: تَتَجافی جُنُوبُهُمْ تا آخر پنج آیت مدنی است و باقی مکّی و درین سوره منسوخ یک آیت است در آخر سوره فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ بآیت سیف منسوخ گشت. و در بیان فضیلت سوره ابی بن کعب روایت کرد از رسول خدا (ص) قال: من قرأ الم تنزیل اعطی من الاجر کانما احیا لیلة القدر و روی جابر انّ رسول اللَّه (ص) کان لا ینام حتی یقرأ الم تنزیل السجدة و تَبارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ و یقول هما تفضلان کلّ سورة فی القرآن سبعین حسنة فمن قرأهما کتبت له سبعون حسنة و محی عنه سبعون سیّئة و رفع له سبعون درجة. ,
الم تَنْزِیلُ الْکِتابِ ای هذه الحروف تنزیل الکتاب، یعنی منزل من ربّ العالمین لا شکّ فیه. قومی گفتند الم سخنی است بنفس خویش مستقل از ما بعد منفصل، مدح است و ثنا از خداوند عزّ و جلّ مر خود را در ابتداء سوره: الف اشارتست به انا و لام اشارتست باللّه و میم اشارتست با علم ای انا اللَّه اعلم. و ابن عباس تفسیر کرده و برین نیفزوده. قومی گفتند الم قسم است از خداوند جلّ جلاله بجمله حروف تهجی و اختصار را این سه حرف گفت و مراد همه حروف است چنانک کودک را گویند الف با تا نوشت و مراد همه حروف است نه این سه حرف تنها. قسم است از خداوند جلّ جلاله، بجواب کافران و ردّ طعن ایشان که گفتند این قرآن فرا نهاده و ساخته محمد است. اللَّه سوگند یاد فرمود بحروف که کلام اوست و نامهای او که: الذی یتلوا محمد تنزیل الکتاب لا شک فیه عند اهل الاعتبار انّه من ربّ العالمین. ,
و روا باشد که نفی بمعنی نهی باشد ای لا ترتابوا فیه کقوله: فلا رفث و لا فسوق و قیل معنی لا رَیْبَ فِیهِ ای لا کهانة و لا سحر و لا شعر فیه. ,
أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ ام ابتداء کلام تجد تکراره فی مواضع من القرآن. و قیل هو متّصل و تقدیره ا یصدّقون انّه تنزیل من ربّ العالمین أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ ای اختلقه محمد من تلقاء نفسه. کافران میگویند این قرآن ساخته و فرا نهاده محمد است از خویشتن، ربّ العالمین فرمود: بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ ای لیس کما زعموا نه چنان است که ایشان گفتند بلکه این سخن خداوند است، سخنی راست درست بآن فرستاد بتو ای محمد تا تو قریش را بآن آگاه کنی که پیش از تو هیچ آگاه کننده بایشان نیامد، یعنی بعد رفع عیسی و پیش از بعثت محمد و الناس کانوا محجوجین بعیسی لزمتهم حجة اللَّه حتی بعث محمد (ص)، نظیره قوله: وَ ما أَرْسَلْنا إِلَیْهِمْ قَبْلَکَ مِنْ نَذِیرٍ، لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ الی الرشاد بانذارک و یرتدعون عن کفرهم. ,
1 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان. الم (۱) تَنْزِیلُ الْکِتابِ
این حروف تهجی فرو فرستادن این نامه. ,
لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ (۲) شک نیست در آن که از خداوند جهانیانست. ,
أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ میگویند از خویشتن فرا نهاد، بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ که سخن درست است و نامه راست از خداوند تو، لِتُنْذِرَ قَوْماً تا آگاه کنی و بترسانی گروهی را، ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ که نیامد بایشان هیچ آگاه کننده پیش از تو، لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ (۳) تا مگر راه راست یابند. ,
قوله تعالی و تقدّس: تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ باز میخیزد پهلوهای ایشان از خوابگاههای ایشان، یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خداوند خویش را میخوانند، خَوْفاً وَ طَمَعاً بیم و امید، وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (۱۶) و از آنچه ایشان را روزی دادیم نفقه میکنند. ,
فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ نداند هیچ کس، ما أُخْفِیَ لَهُمْ که آن چه چیزست که پنهان کردند و پوشیده ایشان را. مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ از روشنایی چشم، جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۷) پاداش آنچه میکردند. ,
أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً آن کس که گرویده بود، کَمَنْ کانَ فاسِقاً چون آن کس است که از فرمان برداری بیرون بود؟ لا یَسْتَوُونَ (۱۸) هرگز یکسان نباشند. ,
أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ اما ایشان که بگرویدند و نیکیها کردند، فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوی ایشانراست بهشتها نُزُلًا بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (۱۹) آن پاداش ایشان است بآنچه میکردند. ,
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نام خداوندی که دانای هر ضمیر و سرمایه هر فقیر است، دلگشای هر غمگین و بندگشای هر اسیر است، عاصیان را عذرپذیر، و افتادگان را دستگیر است، در صنع بینظیر، و در حکم بیمشیر است، در خداوندی بیشبیه، و در پادشاهی بیوزیر است، علیم و خبیر، سمیع و بصیر، قادر و مقتدر و قدیر است: ,
2 جمالک فالق البدر المنیر و ریحک دونه نشر العبیر
3 و حبّک خامر الاحشاء حتی جری مجری السرائر فی الضمیر
ای خداوندی که فلک و ملک را نگارنده تویی، ای عظیمی که از ماه تا ماهی دارنده تویی، ای کریمی که دعا را نیوشنده و جفا را پوشنده تویی، ای لطیفی که عطا را دهنده و خطا را بر دارنده تویی، ای یکتایی که در صفت جلال و جمال پاینده تویی، عاصیان را شوینده و طالبان را جوینده تویی: ,
قوله: تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ الآیة... ربّ العالمین جلّ جلاله و تقدست أسماؤه و تعالت صفاته اندرین ایت دوستان خود را جلوه میکند و ایشان را بر فریشتگان عرضه میکند، که همه روز آفتاب را مینگرند تا کی فرو شود، و پرده شب فرو گذارند، و جهانیان در خواب غفلت شوند، ایشان بستر نرم و گرم بجای مانند، و قدم بقدم باز نهند. تا با ما راز گویند. فمن بین صارخ و باک و متأوّه چشمهاشان چون ابر بهاران، دلهاشان چون خورشید تابان، رویهاشان از بیخوابی برنگ زعفران. ,
اویس قرنی قدّس سرّه چون شب درآمدی گفتی: هذه لیلة الرکوع، هذه لیلة السجود، یا برکوعی یا بسجودی شب بآخر اوردی، گفتند ای اویس چون طاقت میداری شبی بدین درازی بر یک حال؟ گفت کجاست شب دراز؟ کاشکی ازل و ابد یک شب بودی، تا ما سجودی بآخر اوردیمی نه سه بار در سجودی سبحان ربّی الاعلی سنّت است، ما هنوز یک بار نگفته باشیم که روز اید. ,
3 شبهای فراق تو کمانکش باشد صبح از بر او چو تیر ارش باشد
4 و ان شب که مرا با تو بتا خوش باشد گویی شب را قدم در اتش باشد
قوله: تَتَجافی جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یعنی یجافون جنوبهم عن مضاجعهم للتهجّد و التجافی التجنّب عن الشیء اخذ من الجفاء من لم یوافقک فقد جافاک. قال عبد اللَّه بن رواحه: ,
2 و فینا رسول اللَّه یتلوا کتابه اذا انشق معروف من الصبح ساطع
3 اتی بالهدی بعد العمی فقلوبنا به موقنات انّ ما قال واقع
4 یبیت یجافی جنبه عن فراشه اذا استقلّت بالمشرکین مضاجع