قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 13
1. قوله تعالی: «أَ لَمْ تَرَ» نمیبینی، «أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحاباً» که اللَّه چون آسان و خوش میراند میغ، «ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ» آن گه پس فراهم میپیوندد پارههای آن، «ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً» آن گه آن را توی بر توی میافکند، «فَتَرَی الْوَدْقَ» رگهای باران میبینی، «یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» که میبیرون آید از رشحههای آن، «وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ» و میفرو فرستد از آسمان، «مِنْ جِبالٍ فِیها مِنْ بَرَدٍ» از آن کوهها تگرگ که در آنست، «فَیُصِیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ» میرساند آن را باو که خواهد، «وَ یَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ یَشاءُ» و میگرداند آن را ازو که خواهد، «یَکادُ سَنا بَرْقِهِ» کامید و نزدیک بید که باریدن آن میغ، «یَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ» (۴۳) دیدهها از سرها ربایید.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 14
1. قوله تعالی: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحاباً» ای یسوق سحابا الی حیث یرید، «ثُمَّ یُؤَلِّفُ بَیْنَهُ» ای یجمع بین قطع السحاب المتفرّقة بعضها الی بعض، «ثُمَّ یَجْعَلُهُ رُکاماً» متراکما بعضه فوق بعض، یقال رکمت المتاع و غیره اذا وضعت بعضه فوق بعض، «فَتَرَی الْوَدْقَ» ای المطر، و قیل الودق البرق، و قیل هو المصدر، تقول و دق السّحاب یدق و دقا، «یَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ» ای وسطه، و هو جمع الخلل کالجبال جمع الجبل، معنی آنست که یا محمّد نبینی اللَّه را که میراند میغ آهسته و با درنگ آن گه پاره پاره با هم میسازد و طبق طبق درهم میبندد، آن گه تا بر تا میافکند، و توی بر توی برمینهد تا آب برتابد، و آن گه مجرا در مجرا راست میکند تا قطره راه یابد، و بر آن مجراها موکلان بر گمارد تا بی فرمان نبارد.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
قوله از رشیدالدین میبدی کشف الاسرار و عدة الابرار 15
1. قوله تعالی: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُزْجِی سَحاباً» الآیة.. یزجی سحاب عطفه ثمّ یمطر غیث جوده علی اولیائه بلطفه، و یطوی بساط الحشمة عن ساحات قربه و یضرب قباب الهیبة بمشاهد کشفه و ینشر علیهم ازهار انسه ثمّ یتجلّی لهم بحقائق قدسه و یسقیهم بیده شراب حبّه و بعد ما محاهم عن اوصافهم اصحاهم لا بهم و لکن بنفسه، فالعبارات عن ذلک خرس و الاشارات دونها طمس. بر ذوق جوانمردان طریقت سحاب سحاب عطف است و باران باران برّ که بلطف خود بر اسرار دوستان میبارد، از تربت وفا ریحان صفا بر دمیده، آفتاب لطف ازلی بران تافته، در روضه قدس گل انس بشکفیده از افق تجلّی باد شادی وزیده، رهی را از دست آب و خاک بر بوده. تأخیر و درنک از پای لطف برخاسته نسیم ازلیّت از جانب قربت دمیده.
برای مشاهده کامل کلیک کنید