10 اثر از ۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی
خانه / آثار رشیدالدین میبدی / کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی / ۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار

۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی

قوله تعالی:ثَلُ ما یُنْفِقُونَ‌ مثل آنچه نفقت میکنند،ی هذِهِ الْحَیاةِ الدُّنْیا درین زندگانی این جهان،مَثَلِ رِیحٍ‌ چون مثل بادی است،یها صِرٌّ در آن باد سرمای سخت بود،صابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ‌ که رسد ناگاه بکشته‌زار گروهی،لَمُوا أَنْفُسَهُمْ‌ که ستم کردند بر خویشتن (و مستحق عقوبت گشتند)،أَهْلَکَتْهُ‌ تا آن بر ایشان تباه کرد، ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ‌ و ستم نکرد اللَّه بر ایشان لکِنْ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ‌ (۱۱۷) و لکن ایشان بر خویشتن ستم میکنند. ,

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ای ایشان که بگرویدند، لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مگیرید دوست از دل، مِنْ دُونِکُمْ از بیرون خویشتن لا یَأْلُونَکُمْ خَبالًا که هیچ در کار شما سستی نکنند بتباهی. وَدُّوا دوست دارید و شاد بید و خواهید، ما عَنِتُّمْ آنچه شما در آن بید از عنت، قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ پیداست زشتی و نابکاری از دهنهاء ایشان، وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ و آنچه که نهان میدارد دلهای ایشان مه است از آنچه از زبانها پیداست. قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ پیدا کردیم شما را سخنان، إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (۱۱۸) اگر خرد دارید. ,

ها أَنْتُمْ أُولاءِ آگاه بید شماها که اینانید، تُحِبُّونَهُمْ دوست میدارید ایشان را، وَ لا یُحِبُّونَکُمْ و ایشان دوست نمیدارند شما را، وَ تُؤْمِنُونَ بِالْکِتابِ کُلِّهِ و شما گرویده‌اید بقرآن و دین همه. وَ إِذا لَقُوکُمْ و چون ایشان شما را بینند قالُوا آمَنَّا گویند: ما گرویده‌ایم وَ إِذا خَلَوْا و چون بی‌شما بر یکدیگر رسند، عَضُّوا عَلَیْکُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَیْظِ بر شما انگشتان خایند از خشم و کین. ,

قُلْ بگوی مُوتُوا بِغَیْظِکُمْ میرید بدرد خشم خویش، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (۱۱۹) خدای دانا است بهر چه در دلهای است. ,

قوله تعالی: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ای کلّ نفس منفوسة تعالج غصص الموت. میگوید: هر نفسی منفوسه بر ممرّ انفاس بگذشته مرگ بچشد، و سکرات مرگ ببیند، یعنی اهل زمین. فانّ من فی الجنّة و النّار لا یموتون، خزنه بهشت و حور و غلمان و خزنه دوزخ نمیرند چنان که جای دیگر گفت: فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ و هم من فی الجنّة و النّار من الخزنة. فریشتگان آسمان نیز طمع کردند که نمیرند که از حضرت عزّت این آیت آمده بود: کلّ من علیها فان هر چه بر زمین است بسر آمدنی است و مردنی، ایشان گفتند: ما نمیریم که ما آسمانیانیم نه زمینیان. ربّ العالمین آیت فرستاد: کُلُّ شَیْ‌ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ یقین شد ایشان را که مردنی‌اند. و فی ذلک ما ,

روی عن النبیّ (ص) قال: «عش ما شئت فانّک میّت، و احبب من احببت فانّک مفارقه، و اعمل ما شئت فانّک مجزیّ به. ,

و قال: کن فی الدنیا کأنک غریب او عابر سبیل، و عد نفسک من اصحاب القبور. ,

و قال (ص) فی بعض خطبه: ایّها النّاس انّ اکیسکم اکثرکم للموت ذکرا، و احزمکم احسنکم له استعدادا. الا و انّ من علامات العقل التّجافی عن دار الغرور، و الانابة الی دار الخلود، و التّزوّد لسکنی القبور، و التّأهّب لیوم النّشور. ,

قوله تعالی: إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ هر کرا رقم نصرت از درگاه عزّت بر ناصیه روزگار او کشیدند، یگانه عالم گشت، و قطب مرکز سیادت، و نشانه اهل مملکت، و قبله آمال خداوندان حیرت. ,

وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ و هر کرا صفت خذلان از درگاه بی‌نیازی روی نماید، بحکم قهر پرده تجمّل از روی کار او بردارند، و رقم مهجوری بر حاشیه وقت او نهند، و مردود همه عالم گردانند تا از سر مهجوری و درد بازماندگی این نوحه با خود می‌کند که: ,

3 بایّ نواحی الأرض ابغی وصالکم و أنتم ملوک ما لنحوکم قصد

4 گفتم که براز اوج برین شد بختم وز ملک نهاده چون سلیمان تختم‌

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ هر جای که یا أَیُّهَا النَّاسُ گفت اتَّقُوا رَبَّکُمُ در آن پیوست، و هر جای که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا گفت اتَّقُوا اللَّهَ در آن پیوست. اتَّقُوا رَبَّکُمُ خطاب عموم است که تقوی ایشان بر دیدار نعمت است، و همت ایشان پرورش تن برای خدمت حق جلّ شأنه. ,

و اتَّقُوا اللَّهَ خطاب اهل نواخت و کرامت است، که تقوی ایشان بر مراقبت منعم است و قصد ایشان روح روح در مشاهدت حق، و شتّان ما بینهما. اتَّقُوا رَبَّکُمُ خطاب مزدوران است و اتَّقُوا اللَّهَ خطاب عارفان. مزدوران در طلب ناز و نعمت‌اند، و عارفان در طلب راز ولی نعمت. مزدوران از اللَّه غیر او خواهند، و عارفان خود اللَّه خواهند. احمد بن خضرویه حق تعالی را بخواب دید گفتا: «یا احمد! کلّ الناس یطلبون منّی الّا ابا یزید فانّه یطلبنی». ,

3 اذا ما تمنّی النّاس روحا و راحة تمنّیت ان القاک یا عزّ خالیا

4 روزی که مرا وصل تو در چنگ آید از حال بهشتیان مرا ننگ آید

قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ کَفَرُوا... الآیة هم نواخت است و هم سیاست! هم کرامت و هم اهانت. مؤمنان را کرامت است و کافران را اهانت. ,

دوستان را نواختست و دشمنان را سیاست. میگوید: ای شما که مؤمنان‌اید فرمان ما را گردن نهادگان، و دوستی ما را بجان و دل خواهان، چون کافران مباشید، و خوی ایشان مگیرید، و راه ایشان مروید! ایشان بیگانگان‌اند و شما آشنایان، ایشان راندگان‌اند و شما خواندگان. ایشان حزب شیطان‌اند و شیطان را مهمان: أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ. شیطان ایشان را می‌خواند تا بدوزخ کشد و بکام خود کند، إِنَّما یَدْعُوا حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِیرِ. و شما که مؤمنان‌اید حزب خدااید، و خدا را مهمان! امروز از آنجا که عرفان و فردا در فردوس جاودان! أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ. اللَّه شما را میخواند بدعوت تا بنوازد بمغفرت و رحمت، یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُمْ مِنْ ذُنُوبِکُمْ و شما را رحمت و مغفرت به از جهان و هر چه در جهان. اینست که رب العالمین گفت: لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ. و این بس عجب نیست که مؤمنان را بفضل خود بمغفرت خود رساند. ازین عجب‌تر آنست که دوستان را بلطف خود به حضرت احدیت خود برد. این است که گفت تعالی و تقدس: وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَی اللَّهِ تُحْشَرُونَ. اذا کان المسیر الی اللَّه طاب المسیر الی اللَّه، طوبی لمن کان مسیره الی اللَّه، و حدثیه فی اللَّه، و جلیسه هو اللَّه، و اللَّه لا اله الا اللَّه! ,

3 و انّ صباحا نلتقی فی مسائه یکون علی قلب الغریب حبیبا

4 کنون که با تو بهم صحبت اوفتاد مرا دعا کنم که وصالت خجسته باد مرا

قوله تعالی: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ... الآیة. مفسّران گفته‌اند که: این آیت در شأن شهداء بدر و احد فرود آمد. شهداء بدر چهارده کس بودند، ازیشان شش کس مهاجراند: مهجع بن عبد اللَّه مولی عمر بن خطاب، و هو اوّل قتیل قتل یوم بدر، و عبید بن الحرث، و عمیر بن ابی وقاص، و ذو الشمالین عبد عمرو بن نضلة، و عقیل بن بکیر، و صفوان بن بیضا. و شهداء احد هفتاد کس بودند. ازیشان پنج کس مهاجران: حمزة بن عبد المطلب، مصعب بن عمیر، عثمان بن شماس، عبد اللَّه بن جحش، سعد مولی عتبة بن ربیعة. دیگر همه انصار بودند که در راه خدا، از بهر خدا کشته شدند، و از رب العزة بایشان نواختها رسید و کرامتها دیدند. ارواح ایشان در شکم مرغان بهشتی تا در مرغزار بهشت پرواز می‌کنند، و از آن میوه‌های بهشتی می‌خورند، و آن گه قرارگاه ایشان قندیلهای زرین در زیر عرش ملک. ایشان چون این نواخت و این کرامت دیدند و یافتند، قالوا: یا لیت قومنا یعلمون ما نحن فیه من النّعیم. گفتند: ای کاشک کسان ما که در دنیااند از احوال ما خبر داشتندی، و این نواخت و کرامت و این جای خوش و این ناز و نعیم که ما داریم بدانستندی، بودی که ایشان نیز جهاد کردندی تا باین روز دولت و شادی رسیدندی. ,

رب العالمین گفت: شما ساکن بوید که این خبر من بازرسانم، و از آنچه شما درآنید ایشان را بیاگاهانم. پس این آیت فرو فرستاد: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً الآیة. ,

و خبر درست است از جابر بن عبد اللَّه، گفت: روز احد پدرم کشته شد، و من دلتنگ و رنجور نشسته بودم، مصطفی (ص) بمن برگذشت، گفت: مالی اراک مکتئبا حزینا؟ قلت: یا رسول اللَّه قتل أبی و علیه دین، و له عیال، فقال: أ لا اخبرک ما کلّم اللَّه احدا قطّ الّا من وراء حجاب، و کلّم اباک کفاحا؟ فقال: یا عبد اللَّه تمنّ علیّ اعطک، فقال: یا ربّ اتمنّی علیک ان تردّنی الی الدّنیا حتّی اقتل فیک الثّانیة، فقال: انّه سبق من القول: أَنَّهُمْ إِلَیْنا لا یُرْجَعُونَ. قال: یا ربّ! فبلّغ عنّی اصحابی. قال: ففیه نزلت: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا الآیة. ,

قراءت شامی «قتّلوا» مشدّد است بر معنی مبالغت، یعنی: بزاری کشتند ایشان را، و آن حمزه بود که شکم وی بشکافتند، و جگر بیرون کشیدند. ,

قوله تعالی: ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی‌ ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ این کار چنین مبهم فرو نگذارند! و این قصه سربسته روزی برگشایند! و این دامن فراهم کرده آخر بیفشانند! و این سر و پای درهم کردگان صافیان و جافیان آخر بینی که از هم باز کنند! فَرِیقاً هَدی‌ وَ فَرِیقاً حَقَّ عَلَیْهِمُ الضَّلالَةُ و هر کس را بمأوی و منزل خویش فرود آرند، فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ یکی در حزب شیطان، کشته حرمان، و اندوه جاودان أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ. یکی نواخته رحمن، در زمره دوستان، بمهر ازل شادان، برو داغ وَ عِبادُ الرَّحْمنِ. امروز تو چند بینی و چه دریابی که درهای اسرار فرو بسته، و مسمار غیب بر در خانه توحید و شرک زده، و کلید آن بخود سپرده که: وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلَّا هُوَ همین است که گفت عزّ و علا: وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیْبِ، و تا نپنداری که آنچه دیده تو بآن نرسد دیده انبیاء نیز نرسد! نمی‌خوانی که: وَ لکِنَّ اللَّهَ یَجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ. میفرماید که: ایمان بیارید، و استوار گیرید اللَّه را، که غیب‌دان است و نهان بین، و فرو فرستادگان پیغامبران را که بوحی پاک ایشان را بر غیب همی دارد، و پوشیده مینماید، و چون نماید چندان نماید که خود خواهد، نه چندان که بنده خواهد، کما قال عزّ و جلّ: وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‌ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ. خدای داند که بنده چه برتابد، و وی را چه شاید، و دانستن چیست که وی را بکار آید! مدبّر کار بندگان اوست! کارساز و کارران و نگهبان اوست! صحّ الخبر انّه عزّ و جلّ یقول: ادبر عبادی بعلمی، انی بعبادی خبیر بصیر. ,

وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَبْخَلُونَ... الآیة «بخل» بر زبان علم و مقتضی شریعت منع واجب است و واجب از مال اندکی است از فراوان، درویش را اندک دهد، و خود را فراوان بگذارد. باز بزبان طریقت و اهل اشارت بخل آنست که: خود را اندکی بگذارد، ذرّه‌ای از مال، یا نفسی از حال، و المکاتب عبد ما بقی علیه درهم. ,

مال و حال در راه این جوانمردان صورت سگ دارد، و عشق در عالم خویش صورت فریشته، و شرع مصطفی (ص) خبر میدهد که فریشته با سگ بد سازد، در هیچ منزل با وی فرو نیاید. ,

لا یدخل الملائکة بیتا فیه کلب او تصاویر. ,

قوله تعالی: قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ این افتتاحی دیگر است ذکر قصّه وقعه احد را، و تعزیت است دلهای مؤمنان را. میگوید: پیش از شما در جهان سنّتها بود، یعنی: سنن الأیّام فی تداولها، عادتها و خویهای روزگار در حال گردی و روزگردی میان جهانیان، بنیک و بد، گاه شادی و گاه اندوه، گاه راحت و گاه محنت، گاه آسانی و گاه شدّت. و اگر خواهی اضافت سنّت به اللَّه بری، یعنی سنن اللَّه فی خلقه. میگوید: پیش از شما بود در جهان سنّتها و نهادهای اللَّه در کار راندن میان جهانیان، گاه آزمودن اهل حق بدولت اهل باطل، و دولت بازگردانیدن از اهل باطل با اهل حق، و آخر بعاقبت پیروزی اهل حق بر اهل باطل. ,

فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ بروید در زمین و در سرانجام کار بیگانگان نگرید که ایشان را چون زمان دادیم و فرو گذاشتیم! و آن گه بعاقبت چون کشتیم و بیفکندیم! و اهل حق را نصرت دادیم. شکستگان روز احد را میگوید که: با شماهمان کنیم، کافران را فرو گذاریم تا زمان ایشان برسد. آن گه بعاقبت ایشان را هلاک کنیم و مصطفی (ص) و مؤمنان را نصرت دهیم. ,

هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ میگوید: این قصّه که رفت و این شرح که دادیم درین آیت عبرت نمودنی است مردمان را و تعزیت کردن، و دلها را آرام دادن، و از عواقب نشان دادن. و اگر خواهی «هذا» اشارت به قرآن نهی. و متّقیان در آخر آیت متّقیان امت محمد (ص) اند علی الخصوص. یعنی که این قرآن ایشان را روشنایی است و راه نمونی، بیان من العمایة، و هدی من الضّلالة، و موعظة من الجهالة لامّة محمّد خاصّة. ,

وَ لا تَهِنُوا فرا مقاتلان روز احد میگوید: پشت مدهید و از دست فرو میفتید و از آنچه بر شما رفت از هزیمت و مصیبت اندوهگن مبید. آن روز هفتاد مرد از انصار کشته شدند و پنج مرد از مهاجرین. یکی حمزة بن عبد المطلب، دوم مصعب بن عمیر صاحب رایت رسول خدا (ص)، سوم عبد اللَّه بن جحش ابن عمّة رسول اللَّه، چهارم عثمان بن شماس، پنجم سعد مولی عتبه. و هفتاد مرد دیگر را مجروح کردند، ازیشان یکی علی بن ابی طالب (ع) بود. بر وی شصت و اند جراحت بود. ,

آثار رشیدالدین میبدی

10 اثر از ۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ۳- سورة آل عمران- مدنیة در کشف الاسرار و عدة الابرار رشیدالدین میبدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی