2 اثر از قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار مسعود سعد سلمان / دیوان اشعار مسعود سعد سلمان / قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار

قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان

1 کدام رنج که آن مر مرا نگشت نصیب کدام غم که بدان مر مرا نبود نوید

2 اگر غم دل من جمله عمر می بودی به گیتی اندر بی‌شک بماندمی جاوید

3 همی بپیچم از رنج دل چو شوشهٔ زر همی بلرزم بر خویشتن چو شاخک بید

4 امید نیست مرا کز کسی امید بود امید منقطع و منفطع امید امید

1 در وفات محمد علوی خواستم زد به نظم یک دو نفس

2 باز گفتم که در جهان پس از او زشت باشد که شعر گوید کس

1 چه کین است با من فلک را به دل؟ که هر روز یک غم کند بیستم

2 از این زیستن هیچ سودم نبود هوایی همی بیهده زیستم

3 اگر مهربانی بپرسد مرا چه گویم از این عمر بر چیستم؟

4 از آن طیره گشتم که بخت بدم بخندد بر من چو بگریستم

1 بر تو سیدحسن دلم گرید که چو تو هیچ غمگسار نداشت

2 تن من زار بر تو می‌نالد که تنم هیچ چون تو یار نداشت

3 زان ترا خاک در کنار گرفت که چو تو شاه در کنار نداشت

4 زان اجل اختیار جان تو کرد که به از جانت اختیار نداشت

1 گردن و گوش غزل و مدح را بی‌حد پیرایه و زیور زدیم

2 بی‌مر با بخت درآویختیم با فلک سفله بسی سر زدیم

3 سود ندیدیم ز نوک قلم دست بدین قبضهٔ خنجر زدیم

4 خیره فرو ماند فلک ز آن که ما بر بت و بتخانه و بتگر زدیم

1 معروف‌تر از من به جهان نیست خردمند پس بسته چراام به چنین جایی مجهول؟

2 نه خفته نه بیدار نه دیوانه نه هشیار نه مرده و نه زنده نه برکار و نه معزول!

1 شاعران بینوا خوانند شعر با نوا وز نوای شعرشان افزون نمی‌گردد نوا

2 طوطی‌اند و گفت نتوانند جز آموخته عندلیبم من که هر ساعت دگر سازم نوا

3 اندر آن معنی که گویم بدهم انصاف سخن پادشاهم بر سخن، ظالم نشاید پادشا

4 باطلی گر حق کنم عالم مرا گردد مقر ور حقی باطل کنم منکر نگردد کس مرا

1 ای دلارای روزن زندان دیدگان را نعیم جاویدی

2 بی‌محاق و کسوف بادی از آنک شب مرا ماه و روز خورشیدی

3 همه سعدم تویی از آن که مرا فلک مشتری و ناهیدی

4 ور همی دیو بینم از تو رواست که گذرگاه تخت جمشیدی

1 ای خروس ایچ ندانم چه کنی نه نکو فعلی و نه پاک تنی

2 سخت شوریده طریقی است ترا نه مسلمانی و نه برهمنی

3 طیلسان داری و در بانگ نماز به همه وقتی پیوسته کنی

4 مادر و دختر و خواهر که تراست زن شماری به همه چنگ زنی

1 گفتم تو مرا مرثیت کنی خویشان مرا تعزیت کنی

2 فرزند مرا چون برادران در هر هنری تربیت کنی

3 یابی به جهان عمر تا که قاف تا قاف پر از قافیت کنی

4 شاهان جهان را به مدح‌ها هر جنس بسی تهنیت کنی

آثار مسعود سعد سلمان

2 اثر از قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.