4 اثر از قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار مسعود سعد سلمان / دیوان اشعار مسعود سعد سلمان / قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار

قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان

1 از کردهٔ خویشتن پشیمانم جز توبه ره دگر نمی‌دانم

2 کارم همه بخت بد بپیچاند در کام، زبان همی چه پیچانم

3 این چرخ به کام من نمی‌گردد بر خیره سخن همی چه گردانم

4 در دانش تیزهوش برجیسم در جنبش کند سیر کیوانم

1 مقصور شد مصالح کار جهانیان بر حبس و بند این تن رنجور ناتوان

2 در حبس و بند نیز ندارندم استوار تا گرد من نگردد ده تن نگاهبان

3 هر ده نشسته بر در و بر بام سمج من بایکدگر دمادم گویند هر زمان:

4 خیزید و بنگرید نباید به جادویی او از شکاف روزن پرد بر آسمان!

1 چرا نگرید چشم و چرا ننالد تن؟ کزین برفت نشاط و از آن برفت وسن

2 چنان بگریم کم دشمنان ببخشایند چو یادم آید از دوستان و اهل وطن

3 سحر شوم ز غم و پیرهن همی بدرم ز بهر آن که نشان تن است پیراهن

4 ز رنج و ضعف بدان جایگه رسید تنم که راست ناید اگر در خطاب گویم من

1 ای حیدر ای عزیز گرانمایه یار من ای نیکخواه عمر من و غمگسار من

2 رفتی تو وز غم تو نیابم همی قرار با خویشتن ببردی مانا قرار من

3 مهجورم و به روز، فراق تو جفت من رنجورم و به شب، غم تو غمگسار من

4 خوردم به وصلت تو بسی بادهٔ نشاط در فرقت تو پیدا آمد خمار من

1 بر عمر خویش گریم یا بر وفات تو؟ واکنون صفات خویش کنم یا صفات تو؟

2 رفتی و هست بر جا از تو ثنای خوب مردی و زنده ماند ز تو مکرمات تو

3 دیدی قضای مرگ و برون رفتی از جهان نادیده چهرهٔ تو بنین و بنات تو

4 خلقی یتیم گشت و جهانی اسیر شد زین در میان حسرت و غربت ممات تو

1 ای ملک ملک چون نگار کرده در عصر خزان‌ها بهار کرده

2 شغل همه دولت قرار داده در مرکز دولت قرار کرده

3 از عدل بسی قاعده نهاده بر کلک تکاور سوار کرده

4 کلکی که بسی خورده قار و گیتی در چشم عدو همچو قار کرده

1 ای سرد و گرم چرخ کشیده شیرین و تلخ دهر چشیده

2 اندر هزار بادیه گشته بر تو هزار باد وزیده

3 بی‌حد بنای آز کآشفته بی‌مر لباس صبر دریده

4 در چند کارزار فتاده در چند مرغزار چریده

1 نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای پستی گرفت همت من زین بلندجای

2 آرد هوای نای مرا ناله‌های زار جز ناله‌های زار چه آرد هوای نای؟

3 گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر پیوند عمر من نشدی نظم جانفزای

4 نی نی ز حصن نای بیفزود جاه من داند جهان که مادر ملک است حصن نای

1 ای لاوهور ویحک بی من چگونه‌ای بی‌آفتاب روشن، روشن چگونه‌ای

2 ای باغ طبع نظم من آراسته ترا بی‌لاله و بنفشه و سوسن چگونه‌ای

3 ناگه عزیز فرزند از تو جدا شده است با درد او به نوحه و شیون چگونه‌ای

4 بر پای من دو بند گران است چون تنی بیجان شده، تو اکنون بی‌تن چگونه‌ای

آثار مسعود سعد سلمان

4 اثر از قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.