4 اثر از قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار مسعود سعد سلمان / دیوان اشعار مسعود سعد سلمان / قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار

قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان

1 اوصاف جهان سخت نیک دانم از بیم بلا گفت کی توانم

2 نه آن چه بدانم همی بگویم نه آن چه بگویم همی بدانم

3 کز تن به قضا بستهٔ سپهرم وز دل به بلا خستهٔ جهانم

4 از خواری ویحک چرا زمینم ار من به بلندی بر آسمانم

1 به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست

2 به هیچ وقت مرا نظم و نثر کم نشود که نظم و نثرم در است و طبع من دریاست

3 به لطف آ ب روان است طبع من لیکن به گاه قوت و کثرت چو آتش است و هواست

4 اگر چه همچو گیا نزد هر کسی خوارم وگرچه همچو صدف غرق گشته تن بی‌کاست،

1 چون منی را فلک بیازارد خردش بی‌خرد نینگارد؟

2 هر زمانی چو ریگ تشنه‌ترم گرچه بر من چو ابر غم بارد

3 چون بیفسایدم چو مار، غمی بر دل من چو مار بگمارد

4 تا تنم خاک محنتی نشود به دگر محنتیش نسپارد

1 چون نای بی‌نوایم از این نای بینوا شادی ندید هیچ کس از نای بینوا

2 با کوه گویم آنچه از او پر شود دلم زیرا جواب گفتهٔ من نیست جز صدا

3 شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک روزم همه شب است و صباحم همه مسا

4 انده چرا برم چو تحمل ببایدم؟ روی از که بایدم؟ که کسی نیست آشنا

1 احوال جهان بادگیر، باد! وین قصه ز من یادگیر یاد

2 چون طبع جهان باژگونه بود کردار همه باژگونه باد

3 از روی عزیزی است بسته باز وز خاری باشد گشاده خاد

4 بس زار که بگذاشتیم روز چون گرمگهش بود بامداد

1 نالم ز دل چو نای من اندر حصار نای پستی گرفت همت من زین بلندجای

2 آرد هوای نای مرا ناله‌های زار جز ناله‌های زار چه آرد هوای نای؟

3 گردون به درد و رنج مرا کشته بود اگر پیوند عمر من نشدی نظم جانفزای

4 نی نی ز حصن نای بیفزود جاه من داند جهان که مادر ملک است حصن نای

1 ای ملک ملک چون نگار کرده در عصر خزان‌ها بهار کرده

2 شغل همه دولت قرار داده در مرکز دولت قرار کرده

3 از عدل بسی قاعده نهاده بر کلک تکاور سوار کرده

4 کلکی که بسی خورده قار و گیتی در چشم عدو همچو قار کرده

1 تیر و تیغ است بر دل و جگرم درد و تیمار دختر و پسرم

2 هم بدینسان گدازدم شب و روز غم وتیمار مادر و پدرم

3 جگرم پاره است و دل خسته از غم و درد آن دل و جگرم

4 نه خبر می‌رسد مرا ز ایشان نه بدیشان همی رسد خبرم

1 امروز هیچ خلق چو من نیست جز رنج ازین نحیف بدن نیست

2 لرزان تر و ضعیف‌تر از من در باغ، شاخ و برگ و سمن نیست

3 انگشتری است پشتم گویی اشکم جز از عقیق یمن نیست

4 از نظم و نثر عاجز گشتم گویی مرا زبان و دهن نیست

1 ای حیدر ای عزیز گرانمایه یار من ای نیکخواه عمر من و غمگسار من

2 رفتی تو وز غم تو نیابم همی قرار با خویشتن ببردی مانا قرار من

3 مهجورم و به روز، فراق تو جفت من رنجورم و به شب، غم تو غمگسار من

4 خوردم به وصلت تو بسی بادهٔ نشاط در فرقت تو پیدا آمد خمار من

آثار مسعود سعد سلمان

4 اثر از قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید (گزیدهٔ ناقص) در دیوان اشعار مسعود سعد سلمان شعر مورد نظر پیدا کنید.