خیزید و خز آرید که هنگام از منوچهری دامغانی مسمط 1
1. خیزید و خز آرید که هنگام خزانست
باد خنک از جانب خوارزم وزانست
1. خیزید و خز آرید که هنگام خزانست
باد خنک از جانب خوارزم وزانست
1. آمد نوروز هم از بامداد
آمدنش فرخ و فرخنده باد
1. نوروز بزرگم بزن ای مطرب، امروز
زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
1. بوستانبانا امروز به بستان بدهای؟
زیر آن گلبن چون سبز عماری شدهای؟
1. سبحانالله جهان نبینی چون شد
دیگرگون باغ و راغ دیگرگون شد
1. باز دگر باره مهر ماه در آمد
جشن فریدون آبتین به بر آمد
1. آمد بانگ خروس مؤذن میخوارگان
صبح نخستین نمود روی به نظارگان
1. آمد بهار خرم و آورد خرمی
وز فر نوبهار شد آراسته زمی
1. بوستانبانا! حال و خبر بستان چیست
وندرین بستان چندین طرب مستان چیست
1. آب آنگور بیارید که آبانماهست
کار یکرویه به کام دل شاهنشاهست
1. شاد باشید که جشن مهرگان آمد
بانگ و آوای درای کاروان آمد